هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از غم و اندوه سخن میگوید و بیان میکند که غم تنها در دلی جای میگیرد که از عشق خالی است. شاعر تأکید میکند که غم و ناراحتی در جایی که عشق و محبت وجود ندارد، معنا پیدا میکند. او همچنین از عشق و محبت به عنوان عاملی برای شادی و رهایی از غم یاد میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به تجربههای عاطفی و شناخت بیشتری از مفاهیم عشق و غم دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
غزل شمارهٔ ۴۶۹
ای غَم اگر مو شوی پیشِ مَنَت بار نیست
پُر شِکَر است این مَقام هیچْ تو را کار نیست
غُصّه در آن دل بُوَد کَزْ هَوَسِ او تُهیست
غَم همه آن جا رَوَد کانْ بُتِ عَیّار نیست
ای غَم اگر زَر شوی وَرْ همه شِکَّر شوی
بَنْدَم لب گویَمَت خواجه شِکَرخوار نیست
در دل اگر تَنگیییست تَنگِ شِکَرهایِ اوست
وَرْ سَفَری در دل است جُز بَرِ دِلْدار نیست
ای کِه تو بیغَم نِهیی میکُن دَفْعِ غَمَش
شاد شو از بویِ یار کِتْ نَظَرِ یار نیست
ماهِ اَزَل رویِ او بیت و غَزَل بویِ او
بویْ بُوَد قِسْمِ آنْک مَحْرَمِ دیدار نیست
پُر شِکَر است این مَقام هیچْ تو را کار نیست
غُصّه در آن دل بُوَد کَزْ هَوَسِ او تُهیست
غَم همه آن جا رَوَد کانْ بُتِ عَیّار نیست
ای غَم اگر زَر شوی وَرْ همه شِکَّر شوی
بَنْدَم لب گویَمَت خواجه شِکَرخوار نیست
در دل اگر تَنگیییست تَنگِ شِکَرهایِ اوست
وَرْ سَفَری در دل است جُز بَرِ دِلْدار نیست
ای کِه تو بیغَم نِهیی میکُن دَفْعِ غَمَش
شاد شو از بویِ یار کِتْ نَظَرِ یار نیست
ماهِ اَزَل رویِ او بیت و غَزَل بویِ او
بویْ بُوَد قِسْمِ آنْک مَحْرَمِ دیدار نیست
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۰
نظرها و حاشیه ها
لیندا
۱۳۹۹/۷/۱۰ ۲۱:۳۶
اول و آخر هموست