هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق و جذبه‌های معنوی سخن می‌گوید. او از سعادت، عشق به خداوند، و رسیدن به حقیقت وجودی صحبت می‌کند. شاعر از مفاهیمی مانند معراج، عشق الهی، و فراتر رفتن از هستی و نیستی برای رسیدن به حقیقت استفاده می‌کند. همچنین، او به نقش شمس تبریزی به عنوان یک مرشد معنوی اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند معراج و فراتر رفتن از هستی و نیستی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۴۷۷

زِ آفتابِ سَعادتْ مرا شَرابات است
که ذَرّه‌هایِ تَنَم حَلْقهٔ خَرابات است

صَلایِ چهرهٔ خورشیدِ ما که فردوس است
صَلایِ سایهٔ زُلْفینِ او که جَنّات است

به آسْمان و زمینْ لُطْفِ ایتیا فرمود
که آسْمان و زمینْ مَستِ آن مُراعات است

زِ هست و نیست بُرون است تَختگاهِ مَلِک
هزار ساله از آن سویِ نَفی و اثبات است

هزار دَر زِ صَفا اَنْدَرونِ دلْ باز است
شِتاب کُن که زِ تأخیرها بَس آفات است

حَیات‌هایِ حَیات آفرین بُوَد آن جا
از آن که شاهِ حَقایِقْ نه شاهِ شَهْمات است

زِ نَردبانِ درونْ هر نَفَس به مِعْراجَند
پیاله‌هایِ پُر از خون نِگَر که آیات است

در آن هوا که خداوندْ شَمسِ تبریزی‌ست
نه لافِ چَرخهٔ چَرخ است و نی سَماوات است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.