هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زیبایی‌های طبیعت و تغییر فصل‌ها اشاره دارد. شاعر از شکوفه‌ها، باغ‌ها، و نشانه‌های بهار سخن می‌گوید و آن را با مفاهیم معنوی مانند رستاخیز و حیات دوباره پیوند می‌دهد. همچنین، از مفاهیمی مانند نور، حیات، و نشانه‌های الهی در طبیعت استفاده شده است.
رده سنی: 12+ این متن دارای مفاهیم عمیق و استعاری است که ممکن است برای کودکان زیر 12 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و مفاهیم معنوی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

غزل شمارهٔ ۴۸۲

بَراتِ عاشقْ نو کُن رَسید روزِ بَرات
زَکاتِ لَعْلْ اَدا کُن رَسید وَقتِ زَکات

بَرات و قَدْرِ خیالَت دو عیدِ چُسِت وصال
چو این و آن نَبُوَد هست نوبَتِ حَسَرات

به باغ‌هایِ حَقایقْ بَراتِ دوست رَسید
زِ تَخته بَندِ زمستانْ شکوفه یافت نَجات

چو طوطیانْ خَبَرِ قَندِ دوست آوردند
زِ دشت و کوه بِرویید صد هزار نَبات

دو شادی است عروسانِ باغ را امروز
وَفات دَر بِگُشاد و خَریفْ یافت وفات

بیا که نورِ سَماواتْ خاک را آراست
شکوفه نورِ حَق است و درختْ چون مِشْکات

جهان پُر از خَضِرِ سَبزپوش دانی چیست؟
که جوش کرد زِ خاک و درختْ آبِ حَیات

زِ لامَکان بِرَسیده‌ست حورْ سویِ مکان
زِ بی‌جِهَت بِرَسیده‌ست خُلدْ سویِ جِهات

طُیورْ نَعرهٔ اَرْنی هَمی‌زَنَند چرا؟
که طور یافت رَبیع و کَلیمِ جانْ میقات

به باغ آی و قیامَت بِبین و حَشرْ عِیان
که رَعدْ نَفْخهٔ صور آمد و نُشورِ مَوات

اَذانِ فاخته دیدیم و قامَتِ اَشْجار
خَموش کُن که سُخَن شَرط نیست وَقتِ صَلات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.