هوش مصنوعی:
این متن به مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی مانند مرگ و زندگی، سفر روح، و کشف حقیقت میپردازد. شاعر از مردن و بازگشت به زندگی سخن میگوید و اشاره میکند که کسانی که این تجربه را داشتهاند، به اسرار عالم ملکوت و غیب آگاه میشوند. همچنین، متن به اهمیت سکوت و دروننگری در کشف حقایق اشاره دارد.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم پیچیده و عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. این مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۴۹۳
تو مُردی و نَظَرَت در جهانِ جان نِگَریست
چو باز زنده شُدی زین سِپَس بدانی زیست
هر آن کسی که چو اِدْریس مُرد و بازآمد
مُدَرِّسِ مَلَکوت است و بر غُیوبْ حَفیست
بیا بگو به کدامین رَهْ از جهان رَفتی؟
وَ زان طَرَف به کدامین رَه آمدی که خَفیست؟
رَهی که جُملهٔ جانها به هر شبی بِپَرَند
که شهرْ شهرْ قَفَصها به شب زِ مُرغْ تُهیست
چو مُرغْ پایْ بِبَستهست دورمینَپَرَد
به چَرخمینَرَسَد وَزْ دَوار او عَجَمیست
علاقه را چو بِبُرَّد به مرگ و بازپَرَد
حقیقت و سَرِ هر چیز را ببیند چیست
خَموش باش که پَرّ است عالَم خَمُشی
مَکوب طَبْلِ مَقالَت که گفتْ طَبْلِ تُهیست
چو باز زنده شُدی زین سِپَس بدانی زیست
هر آن کسی که چو اِدْریس مُرد و بازآمد
مُدَرِّسِ مَلَکوت است و بر غُیوبْ حَفیست
بیا بگو به کدامین رَهْ از جهان رَفتی؟
وَ زان طَرَف به کدامین رَه آمدی که خَفیست؟
رَهی که جُملهٔ جانها به هر شبی بِپَرَند
که شهرْ شهرْ قَفَصها به شب زِ مُرغْ تُهیست
چو مُرغْ پایْ بِبَستهست دورمینَپَرَد
به چَرخمینَرَسَد وَزْ دَوار او عَجَمیست
علاقه را چو بِبُرَّد به مرگ و بازپَرَد
حقیقت و سَرِ هر چیز را ببیند چیست
خَموش باش که پَرّ است عالَم خَمُشی
مَکوب طَبْلِ مَقالَت که گفتْ طَبْلِ تُهیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.