هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف تحولات و تغییرات در جهان و طبیعت می‌پردازد. از باز شدن خانه دل و مشغله‌های زندگی تا تحولات در آسمان و زمین، همه چیز در حال تغییر است. شعر به زیبایی بیان می‌کند که چگونه هر چیز کوچک و بزرگ در جهان نقش خود را ایفا می‌کند و چگونه خاک به تدریج به جایگاهی والا می‌رسد. در نهایت، شعر به این نکته اشاره می‌کند که زبان و بیان نیز در حال تغییر است و جهان به سمت سخنوری و بیان زیبا حرکت می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم فلسفی و عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

غزل شمارهٔ ۵۱۵

خانهٔ دل باز کبوتر گرفت
مَشْغَله و بَقَرْبَقو در گرفت

غُلْغُلِ مَستان چو به گَردون رَسید
کَرکَسِ زَرّینِ فَلَکْ پَر گرفت

بوطَرَبون گشت مَهْ و مُشتری
زُهرهٔ مُطرِبْ طَرَب از سَر گرفت

خالِقِ اَرْواح زِ آب و زِ گِل
آینه‌یی کرد و بَرابَر گرفت

زایِنِه صد نَقْش شُد و هر یکی
آنچه مَرو راست مُیَسَّر گرفت

هر کِه دلی داشت به پایَش فُتاد
هر کِه سَرِ او سَرِ مِنْبَر گرفت

خَرمَنِ اَرْواحْ نِهایَت نداشت
مورچه‌یی چیزِ مُحَقَّر گرفت

گر زِ تو پُر گشت جهان هِمچو برف
نیست شوی چون تَفِ خور دَر گرفت

نیست شو ای برف و همه خاک شو
بِنْگَر کین خاک چه زیور گرفت

خاک به تدریج بدان جا رَسید
کَزْ فَرِ او هر دو جهان فَر گرفت

بس که زبان این دَمْ مَعْزول شُد
بس که جهانْ جانِ سُخَنْور گرفت
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.