هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که بر اهمیت صبر و تسلیم در برابر مشکلات و سختیها تأکید دارد. شاعر از صبر به عنوان کلید گشایش و راهی برای رسیدن به آرامش و سعادت یاد میکند. همچنین، متن به مفاهیمی مانند عشق الهی، رهایی از خودخواهی و وابستگیهای دنیوی، و رسیدن به روشنایی و سعادت از طریق تسلیم در برابر اراده الهی اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند تسلیم در برابر اراده الهی و رهایی از خودخواهی ممکن است برای مخاطبان جوانتر چالشبرانگیز باشد.
غزل شمارهٔ ۵۱۹
ای دل فرو رو در غَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
تا رو نِمایَد مَرهَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
چندان فرو خور اَنْدُهان تا پیشَت آید ناگهان
کُرسیّ و عَرشِ اَعْظَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
خندان شو از نورِ جهانْ تا تو شوی سورِ جهان
ایمِن شوی از ماتَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
باری دِلَم از مَرد و زن بَرکَنْد مِهْرِ خویشتن
تا عشق شُد خال و عَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
گَر سینه آیینه کُنی بیکِبْر و بیکینه کُنی
در وِیْ بِبینی هر دَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
چون آسْمان گَر خَم دَهی در اَمر و فرمان وارَهی
زین آسْمان و از خَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
هم بِجْهی از ما و مَنی هم دیو را گَردن زَنی
در دست پیچی پَرچَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
اِقْبالْ خویش آید تو را دولت به پیشْ آید تو را
فَرُّخ شوی از مَقْدَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
دیویست در اسرارِ تو کَزْ وِیْ نِگون شُد کارِ تو
بَربَند این دَم مُحکَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
دارد خدا خوش عالَمی مَنْگر دَرین عالَم دَمی
جُز حَق نباشد مَحْرَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
خامُش بیانِ سِرّ مَکُن خامُش که سِرّ مِنْ لَدُنْ
چون میزَنَد اَنْدَرهَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
تا رو نِمایَد مَرهَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
چندان فرو خور اَنْدُهان تا پیشَت آید ناگهان
کُرسیّ و عَرشِ اَعْظَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
خندان شو از نورِ جهانْ تا تو شوی سورِ جهان
ایمِن شوی از ماتَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
باری دِلَم از مَرد و زن بَرکَنْد مِهْرِ خویشتن
تا عشق شُد خال و عَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
گَر سینه آیینه کُنی بیکِبْر و بیکینه کُنی
در وِیْ بِبینی هر دَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
چون آسْمان گَر خَم دَهی در اَمر و فرمان وارَهی
زین آسْمان و از خَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
هم بِجْهی از ما و مَنی هم دیو را گَردن زَنی
در دست پیچی پَرچَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
اِقْبالْ خویش آید تو را دولت به پیشْ آید تو را
فَرُّخ شوی از مَقْدَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
دیویست در اسرارِ تو کَزْ وِیْ نِگون شُد کارِ تو
بَربَند این دَم مُحکَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
دارد خدا خوش عالَمی مَنْگر دَرین عالَم دَمی
جُز حَق نباشد مَحْرَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
خامُش بیانِ سِرّ مَکُن خامُش که سِرّ مِنْ لَدُنْ
چون میزَنَد اَنْدَرهَمَش کَالصَّبرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.