هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق و عشق شدید به معشوق است. شاعر از دل و جان خود سخن میگوید که در برابر زیبایی و جذابیت معشوق، تسلیم شدهاند. او از عشق به عنوان نیرویی قدرتمند یاد میکند که همهچیز را تحت تأثیر قرار میدهد و از معشوق به عنوان مرشد و راهنمای معنوی یاد میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایینتر چالشبرانگیز باشد.
غزل شمارهٔ ۵۵۷
دل چو بِدید رویِ تو چون نَظَرَش به جان بُوَد؟
جانْ زِ لَبَت چو مَیْ کَشَد خیره و لَبْ گَزان بُوَد
تَن بِرَوَد به پیشِ دل کین همه را چه میکُنی؟
گوید دل که از مَهی کَزْ نَظَرَت نَهان بُوَد
جُز رُخِ دل نَظَر مَکُن جُز سویِ دل گُذَر مَکُن
زانکه به نورِ دل همه شُعلهٔ آن جهان بُوَد
شیخِ شیوخِ عالَم است آن کِه تو راست نومُرید
آن کِه گرفت دستِ تو خاصِبَکِ زمان بُوَد
دل به میانْ چو پیرِدین حَلقهٔ تَن به گِردِ او
شادْ تَنی که پیرِ دل شِسْته در آن میان بُوَد
رازِ دلِ تو شَمسِ دین در تبریز بِشْنَود
دور زِ گوش و جانِ او کَزْ سُخَنَت گِران بُوَد
جانْ زِ لَبَت چو مَیْ کَشَد خیره و لَبْ گَزان بُوَد
تَن بِرَوَد به پیشِ دل کین همه را چه میکُنی؟
گوید دل که از مَهی کَزْ نَظَرَت نَهان بُوَد
جُز رُخِ دل نَظَر مَکُن جُز سویِ دل گُذَر مَکُن
زانکه به نورِ دل همه شُعلهٔ آن جهان بُوَد
شیخِ شیوخِ عالَم است آن کِه تو راست نومُرید
آن کِه گرفت دستِ تو خاصِبَکِ زمان بُوَد
دل به میانْ چو پیرِدین حَلقهٔ تَن به گِردِ او
شادْ تَنی که پیرِ دل شِسْته در آن میان بُوَد
رازِ دلِ تو شَمسِ دین در تبریز بِشْنَود
دور زِ گوش و جانِ او کَزْ سُخَنَت گِران بُوَد
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.