۳۱۴ بار خوانده شده
طوطیِ جانِ مَستِ من از شِکَری چه میشود
زُهرهٔ میْ پَرَستِ من از قَمَری چه میشود
بَحرِ دِلَم که موجِ او از فَلَکِ نُهُم گُذَشت
خیره بِمانْدهام که او از گُهَری چه میشود
باغِ دِلَم که صد اِرَم در نَظَرش بُوَد عَدَم
نرگسِ تازه خیره شُد کَزْ شَجَری چه میشود
جانْ سِپَه است و من عَلَم جانْ سَحَر است و من شَبَم
این دلِ آفتابِ من هر سَحَری چه میشود
دلْ شُده پاره پارهها در نَظَر و نِظارهها
کاین همه کَوْن هر زمان از نَظَری چه میشود
از غَلَباتِ عشقِ او عقلْ چه شور میکُند
وَزْ لَمَعانِ جانِ او جانوری چه میشود
من هَمِگی چو شیشهاَم شیشهگریست پیشهاَم
آه که شیشهٔ دِلَم از حَجَری چه میشود
باخَبَران و زیرکان گرچه شوند لَعْلِ کان
بی خَبَرند ازین کَزو بیخَبَری چه میشود
از تبریزِ شَمسِ دین راست شود دل و نَظَر
آن نَظَرِ خوش از کَژ و کَژْنِگَری چه میشود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
زُهرهٔ میْ پَرَستِ من از قَمَری چه میشود
بَحرِ دِلَم که موجِ او از فَلَکِ نُهُم گُذَشت
خیره بِمانْدهام که او از گُهَری چه میشود
باغِ دِلَم که صد اِرَم در نَظَرش بُوَد عَدَم
نرگسِ تازه خیره شُد کَزْ شَجَری چه میشود
جانْ سِپَه است و من عَلَم جانْ سَحَر است و من شَبَم
این دلِ آفتابِ من هر سَحَری چه میشود
دلْ شُده پاره پارهها در نَظَر و نِظارهها
کاین همه کَوْن هر زمان از نَظَری چه میشود
از غَلَباتِ عشقِ او عقلْ چه شور میکُند
وَزْ لَمَعانِ جانِ او جانوری چه میشود
من هَمِگی چو شیشهاَم شیشهگریست پیشهاَم
آه که شیشهٔ دِلَم از حَجَری چه میشود
باخَبَران و زیرکان گرچه شوند لَعْلِ کان
بی خَبَرند ازین کَزو بیخَبَری چه میشود
از تبریزِ شَمسِ دین راست شود دل و نَظَر
آن نَظَرِ خوش از کَژ و کَژْنِگَری چه میشود
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.