هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق و عرفان سخن می‌گوید. او از دل خود به عنوان صدفی یاد می‌کند که خیال معشوق در آن جای گرفته است. شاعر از شیرینی سخنان معشوق و تأثیر آن بر جان خود می‌گوید و از عشق به عنوان غذای روح یاد می‌کند. او همچنین از رهایی از قید جسم و رسیدن به حقیقت عرفانی سخن می‌گوید و در پایان، از صلاح‌الدین و عشق به او به عنوان راهی برای رهایی از دنیا و رسیدن به حقیقت یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۵۷۶

دلِ من چون صَدَف باشد خیالِ دوست دُر باشد
کُنون من هم نمی‌گُنجَم کَزو این خانه پُر باشد

زِ شیرینی حَدیثَش شب شِکافیده‌ست جان را لب
عَجَب دارم که می‌گوید حَدیثِ حَقّ مُر باشد

غذاها از بُرون آید غذایِ عاشق از باطن
بَرآرَد از خود و خایَد که عاشق چون شُتُر باشد

سَبْک رو همچو پَریان شو زِ جسمِ خویش عُریان شو
مُسَلَّم نیست عُریانی مَر آن کَس را که عُر باشد

صَلاحُ الدّین به صید آمد همه شیران بُوَد صیدش
غُلامِ او کسی باشد که از دو کَوْن حُر باشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.