هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که به توصیف زیباییها و اسرار عالم میپردازد. شاعر از عناصری مانند برق، لعل، ماه، اختر، قندیل نورانی و شمع جان استفاده میکند تا به مفاهیمی مانند نور، عشق، فنا و حقیقت بیمکان اشاره کند. در نهایت، شاعر به خواننده توصیه میکند که با دقت به جهان بنگرد و حقیقت را درک کند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۵۷۷
چو برقی میجَهَد چیزی عَجَب آن دِلْسِتان باشد؟
از آن گوشه چه میتابد عَجَب آن لَعْلِ کان باشد؟
چی است از دور آن گوهر عَجَب ماه است یا اَخْتَر؟
که چون قَنْدیلِ نورانی مُعَلَّق زاسْمان باشد
عَجَب قِنْدیلِ جان باشد دَرَفشِ کاویان باشد؟
عَجَبْ آن شمعِ جان باشد که نورش بیکَران باشد؟
گَر از وِیْ دَرفَشان گَردی زِ نورش بینشان گَردی
نِگَه دار این نشانی را میانِ ما نشان باشد
اَیا ای دلْ بَرآوَر سَر که چَشمِ توست روشنتَر
بِمال آن چَشم و خوش بنْگَر که بینی هر چه آن باشد
چو دیدی تاب و فَرِّ او فَنا شو زیرِ پَرِّ او
اَزیرا بَیضهٔ مُقْبِلْ به زیرِ ماکیان باشد
چو ما اَنْدَر میان آییم او از ما کَران گیرد
چو ما از خود کَران گیریم او اَنْدَر میان باشد
نِمایَد ساکِن و جُنْبان نه جُنبان است و نه ساکن
نِمایَد در مکان لیکِن حقیقتْ بیمکان باشد
چو آبی را بِجُنبانی میانِ نورْ عکسِ او
بِجُنبَد از لَگَن بینیّ و آن از آسْمان باشد
نه آن باشد نه این باشد صَلاحُ الْحَقّ و دین باشد
اگر هَمدَمْ امین باشد بگویم کان فُلان باشد
از آن گوشه چه میتابد عَجَب آن لَعْلِ کان باشد؟
چی است از دور آن گوهر عَجَب ماه است یا اَخْتَر؟
که چون قَنْدیلِ نورانی مُعَلَّق زاسْمان باشد
عَجَب قِنْدیلِ جان باشد دَرَفشِ کاویان باشد؟
عَجَبْ آن شمعِ جان باشد که نورش بیکَران باشد؟
گَر از وِیْ دَرفَشان گَردی زِ نورش بینشان گَردی
نِگَه دار این نشانی را میانِ ما نشان باشد
اَیا ای دلْ بَرآوَر سَر که چَشمِ توست روشنتَر
بِمال آن چَشم و خوش بنْگَر که بینی هر چه آن باشد
چو دیدی تاب و فَرِّ او فَنا شو زیرِ پَرِّ او
اَزیرا بَیضهٔ مُقْبِلْ به زیرِ ماکیان باشد
چو ما اَنْدَر میان آییم او از ما کَران گیرد
چو ما از خود کَران گیریم او اَنْدَر میان باشد
نِمایَد ساکِن و جُنْبان نه جُنبان است و نه ساکن
نِمایَد در مکان لیکِن حقیقتْ بیمکان باشد
چو آبی را بِجُنبانی میانِ نورْ عکسِ او
بِجُنبَد از لَگَن بینیّ و آن از آسْمان باشد
نه آن باشد نه این باشد صَلاحُ الْحَقّ و دین باشد
اگر هَمدَمْ امین باشد بگویم کان فُلان باشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.