هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به زیباییهای طبیعت و خلقت اشاره میکند و از قدرت و حکمت خالق در آفرینش شگفتیها سخن میگوید. شاعر از شکر، قمر، دریا، گوهر و دیگر عناصر طبیعی به عنوان نمادهایی از قدرت و هنر خداوند یاد میکند و بر این نکته تأکید دارد که تنها خالق است که میتواند چنین زیباییها و شگفتیهایی را خلق کند. همچنین، شاعر به ناتوانی انسان در درک کامل این قدرت و علم الهی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از نمادها و استعارههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد تا بتواند به درستی درک شود.
غزل شمارهٔ ۶۰۵
ای دوستْ شِکَر خوشتَر یا آن که شِکَر سازد؟
ای دوستْ قَمَر خوش تَر یا آن کِه قَمَر سازد؟
بُگْذار شِکَرها را بُگْذار قَمَرها را
او چیزِ دِگَر دانَد او چیزِ دِگَر سازد
در بَحرْ عَجایبها باشد به جُز از گوهر
امّا نه چو سُلطانی کو بَحْر و دُرَر سازد
جُز آبْ دِگَر آبی از نادِرِه دولابی
بیشُبْهه و بیخوابی او قوتِ جِگَر سازد
بیعقلْ نَتان کردن یک صورتِ گَرمابه
چون باشد آن عِلْمی کو عقل و خَبَر سازد؟
بیعِلْم نمیتانی کَزْ پیه کَشی روغن
بِنْگَر تو در آن عِلْمی کَزْ پیهْ نَظَر سازد
جانهاست بَرآشُفته ناخورده و ناخُفته
از بَهرِ عَجَب بَزمی کو وَقتِ سَحَر سازد
ای شادْ سَحَرگاهی کان حَسرتِ هر ماهی
بر گِردِ میانِ من دو دستْ کَمَر سازد
میخندد این گَردون بر سَبْلَتِ آن مَفْتون
خود را پِیِ دو سه خَر آن مَسخره خَر سازد
آن خَر به مِثالِ جو در زَر فَکَنَد خود را
غافِل بُوَد از شاهی کَزْ سنگ گُهَر سازد
بَس کردم و بَس کردم من تَرکِ نَفَس کردم
خود گوید جانانی کَزْ گوشْ بَصَر سازد
ای دوستْ قَمَر خوش تَر یا آن کِه قَمَر سازد؟
بُگْذار شِکَرها را بُگْذار قَمَرها را
او چیزِ دِگَر دانَد او چیزِ دِگَر سازد
در بَحرْ عَجایبها باشد به جُز از گوهر
امّا نه چو سُلطانی کو بَحْر و دُرَر سازد
جُز آبْ دِگَر آبی از نادِرِه دولابی
بیشُبْهه و بیخوابی او قوتِ جِگَر سازد
بیعقلْ نَتان کردن یک صورتِ گَرمابه
چون باشد آن عِلْمی کو عقل و خَبَر سازد؟
بیعِلْم نمیتانی کَزْ پیه کَشی روغن
بِنْگَر تو در آن عِلْمی کَزْ پیهْ نَظَر سازد
جانهاست بَرآشُفته ناخورده و ناخُفته
از بَهرِ عَجَب بَزمی کو وَقتِ سَحَر سازد
ای شادْ سَحَرگاهی کان حَسرتِ هر ماهی
بر گِردِ میانِ من دو دستْ کَمَر سازد
میخندد این گَردون بر سَبْلَتِ آن مَفْتون
خود را پِیِ دو سه خَر آن مَسخره خَر سازد
آن خَر به مِثالِ جو در زَر فَکَنَد خود را
غافِل بُوَد از شاهی کَزْ سنگ گُهَر سازد
بَس کردم و بَس کردم من تَرکِ نَفَس کردم
خود گوید جانانی کَزْ گوشْ بَصَر سازد
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.