هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به مفاهیم عرفانی و فلسفی میپردازد. در آن از مفاهیمی مانند جان، نفس، حقیقت، عشق و رهایی از دنیای مادی سخن گفته میشود. شاعر از نمادهایی مانند حسین، حسن، موسی و عدن استفاده کرده تا مفاهیم عمیق تر را بیان کند. همچنین، به موضوعاتی مانند رهایی از تعلقات دنیوی، جستجوی حقیقت و عشق الهی اشاره میشود.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات و مفاهیم عرفانی دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۶۲۶
هر کاتشِ من دارد او خِرقِه زِ من دارد
زَخمی چو حُسین اَسْتَش جامی چو حَسَن دارد
نَفْس اَرْچه که زاهِد شُد او راست نخواهد شُد
وَرْ راستییی خواهی آن سَروِ چَمَن دارد
جانیست تو را ساده نَقْشِ تو از آن زاده
در سادهٔ جانْ بِنْگَر کان ساده چه تَن دارد
آیینهٔ جان را بین هم ساده و هم نَقْشین
هر دَم بُتِ نو سازد گویی که شَمَن دارد
گَهْ جانِبِ دل باشد گَهْ در غَمِ گِل باشد
مانندهٔ آن مَردی کَزْ حِرصْ دو زن دارد
کِی شاد شود آن شَهْ کَزْ جان نَبُوَد آگَه؟
کِی ناز کُند مُرده کَزْ شَعْر کَفَن دارد؟
میخایَد چون اُشْتُر یعنی که دَهانَم پُر
خاییدنِ بیلُقْمه تَصْدیعِ ذَقَن دارد
مَردانه تو مَجنون شو وَنْدَر لَگَنِ خون شو
گَهْ ماده و گَهْ نَر نی کانْ شیوهْ زَغَن دارد
چون موسیِ رُخ زَردَش توبه مَکُن از دَردَش
تا یارْ نَعَم گوید گَر گفتنِ لَنْ دارد
چون مَستِ نَعَم گشتی بیغُصّه و غم گشتی
پس مَست کجا داند کین چَرخْ سُخَن دارد؟
گَر چَشمه بُوَد دِلْکَش دارد دَهَنَت را خوش
لیکِن همه گوهرها دریایِ عَدَن دارد
زَخمی چو حُسین اَسْتَش جامی چو حَسَن دارد
نَفْس اَرْچه که زاهِد شُد او راست نخواهد شُد
وَرْ راستییی خواهی آن سَروِ چَمَن دارد
جانیست تو را ساده نَقْشِ تو از آن زاده
در سادهٔ جانْ بِنْگَر کان ساده چه تَن دارد
آیینهٔ جان را بین هم ساده و هم نَقْشین
هر دَم بُتِ نو سازد گویی که شَمَن دارد
گَهْ جانِبِ دل باشد گَهْ در غَمِ گِل باشد
مانندهٔ آن مَردی کَزْ حِرصْ دو زن دارد
کِی شاد شود آن شَهْ کَزْ جان نَبُوَد آگَه؟
کِی ناز کُند مُرده کَزْ شَعْر کَفَن دارد؟
میخایَد چون اُشْتُر یعنی که دَهانَم پُر
خاییدنِ بیلُقْمه تَصْدیعِ ذَقَن دارد
مَردانه تو مَجنون شو وَنْدَر لَگَنِ خون شو
گَهْ ماده و گَهْ نَر نی کانْ شیوهْ زَغَن دارد
چون موسیِ رُخ زَردَش توبه مَکُن از دَردَش
تا یارْ نَعَم گوید گَر گفتنِ لَنْ دارد
چون مَستِ نَعَم گشتی بیغُصّه و غم گشتی
پس مَست کجا داند کین چَرخْ سُخَن دارد؟
گَر چَشمه بُوَد دِلْکَش دارد دَهَنَت را خوش
لیکِن همه گوهرها دریایِ عَدَن دارد
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.