۶۶۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۶۰

نَشَرْنا فی رَبیْعِ الْوَصْلِ بِالْوَرْد
جَنائِنَنا فَنِعْمَ الزَّوْجُ وَ الْفَرْد

زِ رویَتْ باغ و عَبْهَر می‌توان کرد
زِ زُلْفَت مُشک و عَنْبَر می‌توان کرد

زِ رویِ زردِ همچون زَعفَرانم
جهانی را مُزَعْفَر می‌توان کرد

به یک دانه زِ خَرمَنگاهِ ماهَت
فَلَک‌ها را مُسَخَّر می‌توان کرد

تو آن خِضْری که از آبِ حَیاتَت
گدایان را سِکَنْدر می‌توان کرد

در آن حالی که حالَم بازجویی
مُحالی را مُیَسَّر می‌توان کرد

نَخافُ الْعَیْنَ تَرْمینا بِسُوءٍ
فَیا داوُدُ قَدِّرْ حَلْقَةَ السَّرْد

به خود واگَرد ای دلْ زان که از دل
رَهِ پنهانْ به دِلْبَر می‌توان کرد

جهانِ شش جِهَت را گَر دَری نیست
چو در دل آمدی دَر می‌توان کرد

دَرآ در دل که مَنْظَرگاهِ حَق است
وَگَر هم نیست مَنْظَر می‌توان کرد

چو دُردی مانْد جانِ ما دَرین زیر
اگر زیر است از بَر می‌توان کرد

زِ گولی در جَوالِ نَفْس رفتی
وَگَر نی تَرکِ این خَر می‌توان کرد

اَلا یا ساقیًا هاتِ الْحُمَیّا
لِتَکْفینا عَناءَ الْحَرِّ وَ الْبَرْد

دلِ سنگینِ عشق اَرْ نَرم گردد
دل اَرْ سنگ است جوهر می‌توان کرد

بیار آن بادهٔ حَمْرا و دَردِهْ
کَزْ اَحْمَر عالَمْ اَخْضَر می‌توان کرد

از آن باده که پَرّ و بالِ عیش است
زِ هر جُزوَمْ کبوتر می‌توان کرد

از آن جُرعه که از دریایِ فَضْل است
بهشت و حور و کوثر می‌توان کرد

چو تیرانداز گردد باده در خُم
زِ تیرِ باده اِسْپَر می‌توان کرد

وَ اَسْکِرْنا بِکاساتٍ عِظامٍ
فَإِنَّ السُّکْرَ دَفْعُ الْهَمِّ وَ الْحَرْد

چو باده در من آتش زد بِدیدَم
که از هر آب آذر می‌توان کرد

بیا ای مادرِ عِشْرَتْ به خانه
که جان را فَرشِ مادر می‌توان کرد

وَگَر در راهِ تو نامَحْرَمانند
تو را از جامْ چادَر می‌توان کرد

چو گشتی شیرگیر و شیرآشام
سِزایِ شیرِ صَفْدَر می‌توان کرد

بِزَن گَردن اَمَل‌ها را به باده
کَزان هر قَطْره خَنْجَر می‌توان کرد

سَقاهُمْ رَبُّهُمْ بَرخوان و می‌نوش
که هر دَم عیشِ دیگر می‌توان کرد

وَگَر ساغَر نداری میْ بیاور
دَهان را هَمچو ساغَر می‌توان کرد

وَ اَعْتِقْنا بِخَمْرٍ مِنْ هُموُمٍ
وَ جازِ هَمَّنا بِالدَّفْعِ وَ الطَّرْد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.