۶۳۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۱۲

خوش باش که هر کِه راز دانَد
دانَد که خوشیْ خوشی کَشانَد

شیرینْ چو شِکَر تو باش شاکِر
شاکِر هردَم شِکَر سِتانَد

شُکر از شِکَر است آستینْ پُر
تا بر سَرِ شاکِران فَشانَد

تَلخَش چو بنوشی و بِخَندی
در ذاتِ تو تَلْخی‌یی نَمانَد

گویی که چگونه‌ام خوشَم من؟
گویم تُرُشَم دِلَت بِمانَد

گوید که نَهان مَکُن وَلیکِن
در گوشَم گو که کَس نَدانَد

در گوشِ تو حَلقهٔ وَفا نیست
گوشِ تو به گوش‌‌ها رَسانَد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.