هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به توصیف حالات روحانی و معنوی شاعر می‌پردازد. شاعر از دوران پیش از خلقت جهان و حالات روحانی خود سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند شراب لایزال، بغداد جهان، و عشق به حق اشاره می‌کند. او از ساقی می‌خواهد که معجبان را مست کند تا حقیقت را درک کنند و از مستوری پرده بردارد. همچنین، شاعر به شهر تبریز و شمس دین اشاره می‌کند و از عهدی که شمس دین مشهور بود یاد می‌کند.
رده سنی: 18+ این متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند شراب و مستی نیاز به درک بالاتری از ادبیات و فلسفه دارد.

غزل شمارهٔ ۷۳۱

پیش از آن کَنْدَر جهانْ باغ و میْ و انگور بود
از شرابِ لایَزالی جانِ ما مَخْمور بود

ما به بغدادِ جهانِ جانْ انَاالْحَق می‌زَدیم
پیش از آن کین دار و گیر و نُکتهٔ مَنْصور بود

پیش از آن کین نَفْسِ کُلّ در آب و گِل مِعْمار شُد
در خَراباتِ حَقایقْ عیشِ ما مَعْمور بود

جانِ ما همچون جهان بُد جامِ جانْ چون آفتاب
از شرابِ جانْ جهان تا گَردن اَنْدَر نور بود

ساقیا این مُعْجَبانِ آب و گِل را مَست کُن
تا بِدانَد هر یکی کو از چه دولَتْ دور بود

جان فِدایِ ساقی‌یی کَزْ راهِ جان دَر می‌رَسَد
تا بَراَنْدازد نِقاب از هرچه آن مَسْتور بود

ما دَهان‌ها باز مانده پیشِ آن ساقی کَزو
خَمْرهایِ بی‌خُمار و شَهْدِ بی‌زنبور بود

یا دَهانِ ما بگیر ای ساقی وَرْنی فاش شُد
آنچه در هفتمْ زمین چون گنج‌ها گَنْجور بود

شَهرِ تبریز اَرْ خَبَر داری بگو آن عَهد را
آن زمان که شَمسِ دین بی‌شَمسِ دین مَشْهور بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.