هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از معشوق خود میخواهد تا با گشودن قند لب، عیش را شیرین کند و غم را از بین ببرد. شاعر به زیبایی و تأثیر معشوق بر جهان اشاره میکند و از عشق و دیدار او به عنوان منبع شادی و حیرت یاد میکند. همچنین، شاعر از لطفهای معشوق و تأثیرات معنوی او سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۷۳۹
قَند بُگْشا ای صَنَم تا عیش را شیرین کُند
هین که آمد دودِ غَم تا خَلْق را غمگین کُند
ای تو رَنگِ عافیت زیرا که ماه از خاصیَت
سنگها را لَعْل سازد میوه را رَنگین کُند
پَرده بَردار ای قَمَر پنهان مَکُن تَنْگِ شِکَر
تا بَرِ سیمینِ تو اَحْوالِ ما زَرّین کُند
عشقِ تو حیران کُند دیدارِ تو خندان کُند
زان که دریا آن کُند زیرا که گوهر این کُند
از میانِ دلْ صَبوحی کافْتابَت تیغ زَد
گَردنِ جان را بِزَن گَر چَرخ را تَمْکین کُند
چَشمِ تو در چَشمها ریزَد شرابی کَزْ صفا
زان سویِ هفتاد پَرده دیده را رَهْ بین کُند
گَر شبی خَلْوَت کُنی گویم من اَنْدَر گوشِ تو
لُطفهایی را که با ما شَهْ صَلاحُ الدّین کُند
هین که آمد دودِ غَم تا خَلْق را غمگین کُند
ای تو رَنگِ عافیت زیرا که ماه از خاصیَت
سنگها را لَعْل سازد میوه را رَنگین کُند
پَرده بَردار ای قَمَر پنهان مَکُن تَنْگِ شِکَر
تا بَرِ سیمینِ تو اَحْوالِ ما زَرّین کُند
عشقِ تو حیران کُند دیدارِ تو خندان کُند
زان که دریا آن کُند زیرا که گوهر این کُند
از میانِ دلْ صَبوحی کافْتابَت تیغ زَد
گَردنِ جان را بِزَن گَر چَرخ را تَمْکین کُند
چَشمِ تو در چَشمها ریزَد شرابی کَزْ صفا
زان سویِ هفتاد پَرده دیده را رَهْ بین کُند
گَر شبی خَلْوَت کُنی گویم من اَنْدَر گوشِ تو
لُطفهایی را که با ما شَهْ صَلاحُ الدّین کُند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.