هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و ستایش معشوق و ارتباط عمیق روحانی با او سخن می‌گوید. شاعر از احساسات خود نسبت به معشوق، از جمله عشق، تسلیم، و تحول درونی خود صحبت می‌کند. همچنین، از مفاهیمی مانند عطوفت، تواضع، و جستجوی حقیقت استفاده شده است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۷۵۰

شاد شُد جانَم که چَشمَت وَعدهٔ اِحسانْ نَهاد
ساده دل مَردی که دلْ بر وَعدهٔ مَستان نَهاد

چون حَدیثِ بی‌دلان بِشْنید جانِ خوشْ دِلَم
جان بِداد و این سُخَن را در میانِ جان نَهاد

بُرج بُرج و خانه خانه جویَم آن خورشید را
کو کلیدِ خانه از همسایگانْ پنهان نَهاد

مُشک گفتم زُلْفِ او را زین سُخَن بِشْکَسْت زُلْف
هِنْدویِ زُلْفَش شِکَسته رو به تُرکِستان نَهاد

من نِیَم سُلطانْ وَلیکِن خاکِ پای او شُدم
خاکِ پایِ خویشتن را او لَقَبْ سُلطان نَهاد

هَمچو گُربه عَطْسهٔ شیری بُدم از اِبْتِدا
بس شُدم زیر و زَبَر کو گُربه در اَنْبان نَهاد

گفت اَرْتو زادهٔ شیری نه­یی گُربه بَرآ
بَردَرْ اَنْبان شیر در اَنْبانْ درونْ نَتْوان نهاد

من چو اَنْبان بَردَریدم گفت آن اَنْبان مرا
چون تویی را هر کِه گُربه دید او بُهْتان نَهاد

شَمسِ تبریزی­ست تابانْ از وَرای هفت چَرخ
لاجَرَم تابِ نوآیین بر چهاراَرْکان نَهاد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.