هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از ورود معشوقی الهی به دل خود سخن می‌گوید. این ورود باعث تحولات عمیقی در وجود شاعر و جهان اطراف او می‌شود. همه چیز از بت و بت‌پرست تا مؤمن در برابر جمال این معشوق سجده می‌کنند. شاعر از تغییرات شگرفی که در نتیجه این ورود رخ داده است، سخن می‌گوید: جور به وفا، تیرگی به صفا، و صفت بشر به صفت خدا تبدیل می‌شود. همه چیز در هم می‌آمیزد و وحدت برقرار می‌شود. شاعر از رسیدن آب حیات و سقایی که آن را می‌آورد، سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۷۷۴

به میانِ دلْ خیالِ مَهِ دِلْگُشا دَرآمَد
چو نه راه بود و نی دَر عَجَب از کجا دَرآمَد؟

بُت و بُت پَرَست و مؤمن همه در سُجود رفتند
چو بِدان جَمال و خوبی بُتِ خوشْ لِقا دَرآمَد

دلِ آهَنَم چو آتش چه خوش است در مَنارَش
نه که آیِنِه شود خوش چو دَرو صَفا دَرآمَد؟

به چه نوعْ شُکر گویم که شِکَرسِتانِ شُکرَم
زِ دَرِ جَفا بُرون شُد زِ دَرِ وَفا دَرآمَد

همه جورها وَفا شُد همه تیرگیْ صَفا شُد
صِفَتِ بَشَر فَنا شُد صِفَتِ خدا دَرآمَد

همه نَقْش‌ها بُرون شُد همه بَحرْ آب­گون شُد
همه کِبْریا بُرون شُد همه کِبْریا دَرآمَد

همه خانه‌ها که آمد دَرِ آن به سویِ دریا
چو فُزود موجِ دریا همه خانه‌ها دَرآمَد

همه خانه‌ها یکی شُد دو مَبینْ به آبْ بِنْگَر
که جُدا نِیَند اگرچه که جُدا جُدا دَرآمَد

همه کوزه‌ها بیارید همه خُنْب‌ها بِشویید
که رَسید آبِ حیوان و چُنین سَقا دَرآمَد
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.