هوش مصنوعی: این متن به بیان انتقادی از رفتارهای نادرست و خودخواهانه برخی افراد می‌پردازد. شاعر از افرادی سخن می‌گوید که به جای تلاش برای بهبود جامعه و کمک به دیگران، تنها به دنبال منافع شخصی خود هستند. او از حسد، خودخواهی و بی‌تفاوتی این افراد انتقاد می‌کند و آرزو می‌کند که بیداری و تلاش آن‌ها برای اهداف والاتر و انسانی‌تر باشد. در نهایت، شاعر به افرادی اشاره می‌کند که با وجود مشکلات، همچنان به دنبال بهبود اوضاع هستند و به دیگران کمک می‌کنند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم انتزاعی و انتقادی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۸۱۷

چون مرا جَمعی خریدار آمدند
کُهنه دوزانْ جُمله در کار آمدند

از سِتیزه ریش را صابون زدند
وَزْ حَسَد ناشُسته رُخسار آمدند

هَمچو نَغْزان روزْ شیوه می‌کنند
هَمچو چَغْزان شب به تکرار آمدند

شُکر کَزْ آوازِ من این خُفتگان
خواب را هِشْتَند و بیدار آمدند

کاش بیداری برایِ حَق بُدی
این که بَهرِ سیم و زَرْ زار آمدند

چون شود بیمار ازیشان سُرخ رو؟
چون به زَردی هَمچو دینار آمدند

خَلْق را پَس چون رَهانَند از حَسَد
کَزْ حَسَد این قومْ بیمار آمدند

در دلِ خَلْقَند چون دیده مُنیر
آن شَهانْ کَزْ بَهرِ دیدار آمدند

هَمچو هفت اِسْتاره یک نور آمدند
هَمچو پنج اَنگُشتْ یک کار آمدند

تا نگردی ریشِ گاوِ مَردمی
سَر به سَر خود ریش و دَستار آمدند

اهلِ دلْ خورشید و اهلِ گِلْ غُبار
اهلِ دلْ گُل اهلِ گِلْ خار آمدند

غَم مَخور ای میرِ عالَم زین گروه
کَاهْلِ دلْ دل بَخش و دِلْدار آمدند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.