هوش مصنوعی: شب فرا رسیده و زمان خلوت و عبادت است. عشاق به سوی ماه (نماد معشوق) روی می‌آورند و ماه‌پرستان شادی می‌کنند. خواب بر همه چیره شده و تنها ذکر خدا باقی مانده است. جسم‌ها به خواب رفته‌اند و روح‌ها آزاد شده‌اند. شمس تبریزی ظهور می‌کند و سخن اهل معنی کوتاه می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۸۳۲

شب شُد و هنگامِ خَلْوَتگاه شُد
قِبله عُشّاقْ رویِ ماه شُد

مَهْ پَرَستان ماهْ خندیدن گرفت
شب رُوان خیزید وَقتِ راه شُد

خواب آمد ما و من‌ها لا شُدند
وَقتِ آن بی‌خوابِ اِلَّااللّه شُد

مَغْزها آمیخته با کاهِ تَن
تَنْ بِخُفت و دانه‌ها بی‌کاه شُد

هِنْدوانْ خَرگاهِ تَن را روفْتَند
تُرکْ خَلْوَت دید و در خَرگاه شُد

گفت و گوهایِ جهان را آب بُرد
وَقتِ گفتن‌هایِ شاهَنْشاه شُد

شَمسِ تبریزی چو آمد در میان
اهلِ معنی را سُخَن کوتاه شُد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.