هوش مصنوعی: این متن شعری است که بر اهمیت فروتنی، دوری از تکبر و توجه به ارزش‌های معنوی تأکید دارد. شاعر از مخاطب می‌خواهد که از مکر و فضولی دوری کند و به جای آن، به درون خود توجه نماید. همچنین، متن به مفاهیمی مانند مرگ، عقل کل و ارتباط با خدا اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مرگ و عقل کل ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۸۳۹

خَشمین بر آن کسی شو کَزْ وِیْ گُزیر باشد
یا غیرِ خاکِ پایشْ کَس دَسْتگیر باشد

گیرم کَزو بِگَردی شاه و امیر و فَردی
ناچارْ مرگْ روزی بر تو امیر باشد

گَر فاضِلیّ و فَردی آبِ خَضِر نَخوردی
هر کو نَخورْد آبَش در مرگْ اسیر باشد

ای پیرِ جانِ فِطْرَت پیرِ عِیان نه فِکْرَت
پیری نه کَزْ قَدیدی مویَش چو شیر باشد

پیری مَکُن بر آن کَس کَزْ مَکْر و از فُضولی
خواهد که بازگونه بر پیرْ پیر باشد

پیری بر آن کسی کُن کو مُرده تو باشد
پیشِ جَلالَتِ تو خوار و حَقیر باشد

چون مویِ ابروی را وَهْمَش هِلال بینَد
بر چَشمَش آفتابَتْ کِی مُسْتَدیر باشد؟

آن کَس که از تَکَبُّر مالَد سِبالِ خود را
از نورِ کِبْریایی چون مُسْتَنیر باشد؟

عَرضه گَری رَها کُن ای خواجه خویش لا کُن
تا ذَرّه وجودَتْ شَمسِ مُنیر باشد

جِلْوه مَکُن جَمالَت مَگْشای پَرُّ و بالَت
تا با پَرِ خدایی جانْ مُسْتَطیر باشد

بَربَند پنجْ حس را زین سیل‌هایِ تیره
تا عقلِ کُل زِ شش سو بر تو مَطیر باشد

بی آن خَمیرمایه گَر تو خَمیرِ تَن را
صد سال گَرم داری نانَش فَطیر باشد

گَر قابِ قَوْس خواهی دلْ راست کُن چو تیری
در قوسْ او دَرآیَد کو همچو تیر باشد

خاموش اگر توانی بی‌حَرفْ گو مَعانی
تا بر بِساطِ گفتن حاکِمْ ضَمیر باشد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.