هوش مصنوعی: این متن به بیان مفاهیم عرفانی و فلسفی درباره‌ی عشق، جان، خاک و عرش می‌پردازد. در آن از مفاهیمی مانند بی‌قراری در عشق، ارتباط بین عالم خاک و عرش، و نقش عشق در هدایت انسان سخن گفته می‌شود. همچنین، از نمادهایی مانند شیر، آهو و بیشه برای بیان مفاهیم عمیق استفاده شده است.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۸۴۷

پیمانه‌یی‌ست این جان پیمانه این چه دانَد؟
از پاکْ می‌پَذیرد در خاکْ می‌رَسانَد

در عشقِ بی‌قَرارَش پیمودن است کارش
از عَرشْ می‌سِتانَد بر فَرشْ می‌فَشانَد

باری نبود آگَهْ زین سو که می‌رسانَد
ای کاش آگَهَسْتی زان سو که می‌سِتانَد

خاک از نِثارِ جان‌ها تابان شُده چو کان‌ها
کو خاک را زبان‌ها تا نُکته‌یی جَهانَد؟

تا دَم زَنَد زِ بیشه زان بیشه همیشه
کانْ بیشه جانِ ما را پنهان چه می‌چَرانَد

این جا پَلَنگ و آهو نَعْره زنان که یا هو
ای آه را پَناهْ او ما را کِه می‌کَشانَد؟

شیری که خویشِ ما را جُز شیرِ خویش نَدْهَد
شیری که خویشِ ما را از خویش می‌رَهانَد

آن شیرْ خویشْ بر ما جِلْوه کُند چو آهو
ما را به این فَریبْ او تا بیشه می‌دَوانَد

چون فاتحه دَهَدْمانْ گاهی فُتوح و گَهْ گَهْ
گَر فاتحه شویم او از ناز بَرنَخوانَد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.