هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به زیباییهای طبیعت و عناصر مختلف مانند شکر، ماه، گل، ستارگان و طلا اشاره میکند و از آنها به عنوان نمادهایی برای بیان عشق، مستی و شوریدگی استفاده میشود. شاعر از مستی و بتپرستی سخن میگوید و از خواننده میخواهد تا از خود فراتر رود و به حالتی از بیخویشی و بیخبری برسد. در نهایت، شاعر از صلاح دین و فرشتگان سخن میگوید و از انسان میخواهد تا به فراتر از ظاهر مادی بنگرد.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشارات به مستی و بتپرستی ممکن است نیاز به تفسیر و توضیح بیشتری داشته باشد تا برای سنین پایینتر مناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۸۵۲
جُز لُطف و جُز حَلاوَت خود از شِکَر چه آید؟
جُز نور بَخش کردن خود از قَمَر چه آید؟
جُز رَنگهایِ دِلْکَش از گُلْسِتان چه خیزد؟
جُز برگ و جُز شِکوفه از شاخِ تَر چه آید؟
جُز طالِعِ مُبارک از مُشتری چه یابی؟
جُز نَقْدههایِ روشن از کانِ زَر چه آید؟
آن آفتابِ تابان مَر لَعْل را چه بَخشَد؟
وَزْ آبِ زندگانی اَنْدَر جِگَر چه آید؟
از دیدنِ جَمالی کو حُسن آفریند
بِاللّهْ یکی نَظَر کُن کَنْدَر نَظَر چه آید؟
ماییم و شورِ مَستی مَستیّ و بُت پَرَستی
زین سان که ما شُده سْتیم از ما دِگَر چه آید؟
مَستیّ و مَست تَر شو بیزیر و بیزَبَر شو
بیخویش و بیخَبَر شو خود از خَبَر چه آید؟
چیزی زِ ماست باقی مَردانه باش ساقی
دَردِهْ مِیِ رَواقی زین مُخْتَصَر چه آید؟
چون گُل رَویم بیرون با جامههایِ گُلْگون
مَجنون شویم مَجنون از خواب و خَور چه آید؟
ای شَهْ صَلاحِ دین تو بیرون مَشو زِ صورت
بِنْما فرشتگان را تو کَزْ بَشَر چه آید؟
جُز نور بَخش کردن خود از قَمَر چه آید؟
جُز رَنگهایِ دِلْکَش از گُلْسِتان چه خیزد؟
جُز برگ و جُز شِکوفه از شاخِ تَر چه آید؟
جُز طالِعِ مُبارک از مُشتری چه یابی؟
جُز نَقْدههایِ روشن از کانِ زَر چه آید؟
آن آفتابِ تابان مَر لَعْل را چه بَخشَد؟
وَزْ آبِ زندگانی اَنْدَر جِگَر چه آید؟
از دیدنِ جَمالی کو حُسن آفریند
بِاللّهْ یکی نَظَر کُن کَنْدَر نَظَر چه آید؟
ماییم و شورِ مَستی مَستیّ و بُت پَرَستی
زین سان که ما شُده سْتیم از ما دِگَر چه آید؟
مَستیّ و مَست تَر شو بیزیر و بیزَبَر شو
بیخویش و بیخَبَر شو خود از خَبَر چه آید؟
چیزی زِ ماست باقی مَردانه باش ساقی
دَردِهْ مِیِ رَواقی زین مُخْتَصَر چه آید؟
چون گُل رَویم بیرون با جامههایِ گُلْگون
مَجنون شویم مَجنون از خواب و خَور چه آید؟
ای شَهْ صَلاحِ دین تو بیرون مَشو زِ صورت
بِنْما فرشتگان را تو کَزْ بَشَر چه آید؟
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.