هوش مصنوعی: این متن از خواب بیدار شدن و توجه به گذر زمان و فرصت‌های از دست رفته سخن می‌گوید. شاعر از بی‌توجهی به نشانه‌ها و هشدارها ابراز نگرانی می‌کند و از عشق به عنوان عاملی که ممکن است فرد را نادان جلوه دهد، یاد می‌کند. همچنین، به مقایسه‌ای بین کسانی که فرصت‌ها را غنیمت شمرده‌اند و کسانی که بی‌حرکت مانده‌اند، اشاره می‌شود.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۸۵۶

بَرجِه زِ خواب و بِنْگَر نَک روزِ روشن آمد
دلْ را زِ خواب بَرکَن هنگامِ رفتن آمد

تا کِی اشارت آید تو ناشُنوده آری؟
تَرسَم که عشق گوید کین خواجه کودَن آمد

رفتند خوشه چینانْ وین خوشه چین نِشَسته
کَزْ ثِقْل و از گِرانی چون تَلِّ خَرمَن آمد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.