هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساسات دوگانه‌ی بیم و امید سخن می‌گوید و از این که این احساسات او را درگیر کرده‌اند، شکایت می‌کند. او از شراب و اندیشه‌های سوزان سخن می‌گوید و از خداوند طلب آرامش و رهایی از این حالت دوگانه می‌کند. شاعر همچنین از زیبایی و نور الهی سخن می‌گوید و از خداوند می‌خواهد که او را از شر چشم بد و نگرانی‌ها حفظ کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا بتوان آن‌ها را به درستی درک کرد.

غزل شمارهٔ ۸۷۶

تا چند خِرقه بَردَرَم از بیم و از امید
دَردِهْ شراب و واخَرَم از بیم و از امید

پیش آر جامِ آتشِ اندیشه سوز را
کَانْدیشه‌هاست در سَرَم از بیم و از امید

کَشتیِّ نوح را که زِ طوفانْ اَمانِ ماست
بِنْما که زیرِ لَنْگَرَم از بیم و از امید

آن زَرِّ سُرخ و نَقْدِ طَرَب را بِدِه که من
رُخْسار زَردْ چون زَرَم از بیم و از امید

در حَلْقه زانچه دادی در حَلْقِ من بِریز
کاخِر چو حَلْقه بر دَرَم از بیم و از امید

بارِ دِگَر به آب دِهْ این رَنگ و بوی را
کین دَم به رنگِ دیگَرَم از بیم و از امید

زابی که آبِ کوثَر اَنْدَر هَوایِ اوست
کَنْدَر هَوایِ کوثَرَم از بیم و از امید

در عینِ آتشَم چو خَلیلَم فِرِست آب
کازَر مِثالْ بُت گَرَم از بیم و از امید

کوریِّ چَشمِ بَد تو زِ چَشمم نَهان مَشو
کَزْ چَشم‌ها نَهان تَرَم از بیم و از امید

در آفتابِ رویِ خودم دار زان که من
مانندِ این غَزَل تَرَم از بیم و از امید
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.