هوش مصنوعی: این متن شعری است که از وضعیت نابسامان و ظلم‌های رایج در جامعه انتقاد می‌کند. شاعر از خرابی‌ها و بی‌عدالتی‌ها سخن می‌گوید و به کسانی که از این شرایط عبرت می‌گیرند، امیدواری می‌دهد. همچنین، به اهمیت دعا و امید به بهبود شرایط اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم انتزاعی و انتقادی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم اجتماعی و اخلاقی دارد. همچنین، زبان شعر کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۸۸۰

صد مصرِ مَمْلَکَت زِ تَعَدّی خَراب شُد
صد بَحْرِ سَلطَنت زِ تَطاوُل سَراب شُد

صد بُرجِ حِرص و بُخلْ به خَنْدق دَراوفْتاد
صد بَختِ نیم خواب به کُلّی به خواب شُد

آن شاهراهِ غَیب بر آن قوم بسته بود
وانْ ماهِ زَنگِ ظُلْم به زیرِ حِجاب شُد

وانْ چَشم کو چو بَرق هَمی‌سوخت خَلْق را
در نوحه اوفْتاد و به گِریه سَحاب شُد

وانْ دل که صد هزار دل از وِیْ کَباب بود
در آتشِ خدایْ کُنون او کَباب شُد

ای شاد آن کسی که ازین عِبْرتی گرفت
او را ازین سیاستِ شَهْ فَتْحِ باب شُد

چون روز گشت و دید که او شب چه کرده بود
سودَش نداشت سُخْره صد اِضْطِراب شُد

چون بَختِ روسِپید شبْ اَنْدَر دُعا گُذار
زیرا دُعایِ نوحْ به شبْ مُسْتَجاب شُد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.