هوش مصنوعی: این متن به بیان تضادها و کشمکش‌های درونی و بیرونی انسان می‌پردازد. از یک سو، جهان عقل و خرد (نماد روم) و از سوی دیگر، جهان طبع و غرایز (نماد زنگ) در حال نبرد هستند. انسان میان این دو نیرو گرفتار است و گاهی به سوی علم و تعالی کشیده می‌شود و گاهی به سوی جهل و پستی. متن همچنین به اهمیت خرد و عقل در ایجاد امنیت و آرامش اشاره می‌کند و بیان می‌کند که اختلافات و ناآرامی‌ها ناشی از تضادهای درونی و بیرونی است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۹۱۸

چو کارْزار کُند شاهِ روم با شِمْشاد
چگونه گردم خُرَّم؟ چگونه باشم شاد؟

جهانِ عقلْ چو روم و جهانِ طَبْع چو زَنگ
میان هر دو فُتاده‌ست کارزار و جِهاد

شما و هر چه مُرادِ شماست در عالَم
من و طَریقِ خداوندِ مَبدا و ایجاد

به اختلافِ دو شمشیر نیست اَمْنِ طَریق
که اختلاف مُقَرَّر زِ شورشِ اَضْداد

وَلیکْ مُلْکِ مُقَرَّر نَصیبه خِرَد است
که اَمْن و خوف نَدانَد کُلوخ و سنگ و جَماد

چراغِ عقل دَرین خانه نور می‌نَدَهد
زِ پیچْ پیچ که دارد لَهَب زِ یاغیِ باد

فرشته رُست به عِلْم و بَهیمه رُست به جَهل
میانِ دو به تَنازُع بِمانْد مَردم زاد

گَهی همی‌کَشَدش عِلْم سویِ عِلّیّین
گَهیش جَهل به پَستی که هر چه بادا باد

نِشَسته جان که به یک سو کُند ظَفَر این را
که تا رَهَم زِ کَشاکَش شَوَم خوش و مُنْقاد

چو نیم کاره شُد این قِصّه چون دَهان بَستی؟
زِ بیمِ وَلوَله و شَرّ و فِتْنه و فریاد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.