هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از زیبایی و قدرت حارسان نکوروی سخن می‌گوید و از آنان می‌خواهد تا چشم بد را از یوسفان دور کنند. شاعر به حارسان توصیه می‌کند که گاهی برای بیگانگان سؤال کنند و گاهی با پاسخ‌های طنزآمیز دل همه را شاد کنند. همچنین، شاعر از اهمیت زندگی ابدی در آب حیات و ترک دنیای مادی سخن می‌گوید و به خدمت به دیگران برای کسب ثواب تشویق می‌کند. در پایان، شاعر از قدرت و شکوه دولت مخدوم شمس دین یاد می‌کند و از گروه بازصفت می‌خواهد که به سوی آن جناب حرکت کنند.
رده سنی: 18+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعری و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد که معمولاً در افراد بالای 18 سال یافت می‌شود.

غزل شمارهٔ ۹۶۰

به حارِسانِ نِکورویِ من خِطاب کنید
که چَشمِ بَد را از یوسُفانْ به خواب کنید

گَهی به خاطِرِ بیگانگانْ سؤال دهید
گَهی دلِ همه را سُخره جواب کنید

وَ چون شُدند همه سُخره سؤال و جواب
شما به خَلْوَتْ ساغَر پُر از شراب کنید

دلی که نیست در اندیشه سؤال و جواب
وِیْ آفتابِ جهان شُد بِدو شِتاب کنید

زَنید خاک به چَشمی که بادْ در سرِ اوست
دو چَشمِ آتشیِ حاسِدانْ پُرآب کنید

از آن که هر کِه جُز این آبِ زندگی باشد
سَرابِ مرگ بُوَد پُشتْ بر سَراب کنید

چو زندگیِّ اَبَد هست اَنْدَر آبِ حَیات
به تَرکِ عُمرِ به صد رَنگِ شیخ و شاب کنید

گُدازِ عاشقْ در تابِ عشقْ کِی مانَد؟
به خِدمَتی که شما از پِیِ ثَواب کنید

چو کَفِّ جود و سَخاوَت به لُطفْ بُگْشایَد
نَشایَد این که شما قِصّه سَحاب کنید

وَگَر زِ تَنْ حَشَمِ زَنگبارْ خون آرَد
سپاهِ قیصرِ رومی شما حِراب کنید

به یک نَظَر چو بِکَرد او جهانِ جانْ مَعْمور
چرا چو جُغدْ حَدیثِ تَنِ خَراب کنید؟

که صد هزار اسیرند پیشِ زَنگ از روم
مُخَنَّثی چه بُوَد؟ فَکِّ آن رِقاب کنید

لِوایِ دولتِ مَخْدومْ شَمسِ دین آمد
گروهِ بازصِفَت قَصدِ آن جَناب کنید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.