هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق الهی و تأثیرات آن بر روح و جان خود سخن میگوید. او از زیباییهای معنوی و تأثیرات عشق بر جهان هستی صحبت میکند و از خداوند میخواهد که او را در این مسیر یاری کند. شاعر همچنین به نقش شمس تبریز در بخشش و روشنایی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم خاص عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.
غزل شمارهٔ ۹۶۲
سَحَر این دلِ من زِ سودا چه میشُد
از آن بَرقِ رُخسار و سیما چه میشُد
ازان طَلْعَتِ خوش وَزانْ آب و آتش
زِ فَرقِ سَرِ بَنده تا پا چه میشُد؟
خدایا تو دانی که بر ما چه آمد
خدایا تو دانی که ما را چه میشُد
زِ ریحان و گُلها که رویَد زِ دلها
سَراسَر همه دشت و صَحرا چه میشُد
زِ خورشید پُرسی که گَردون چه سان بُد؟
زِ مَهْ پُرس باری که جَوزا چه میشُد
زِ مَعشوقِ اَعْظَم به هر جانِ خُرَّم
به پَستی چه آمد به بالا چه میشُد
تَعالیٰ تَقَدَّس چو بِنْمود خود را
مُقَدَّس دلی از تَعالیٰ چه میشُد
چو میکرد بَخششْ نَظَر شَمسِ تبریز
به بینا چه بَخشید و بینا چه میشُد
از آن بَرقِ رُخسار و سیما چه میشُد
ازان طَلْعَتِ خوش وَزانْ آب و آتش
زِ فَرقِ سَرِ بَنده تا پا چه میشُد؟
خدایا تو دانی که بر ما چه آمد
خدایا تو دانی که ما را چه میشُد
زِ ریحان و گُلها که رویَد زِ دلها
سَراسَر همه دشت و صَحرا چه میشُد
زِ خورشید پُرسی که گَردون چه سان بُد؟
زِ مَهْ پُرس باری که جَوزا چه میشُد
زِ مَعشوقِ اَعْظَم به هر جانِ خُرَّم
به پَستی چه آمد به بالا چه میشُد
تَعالیٰ تَقَدَّس چو بِنْمود خود را
مُقَدَّس دلی از تَعالیٰ چه میشُد
چو میکرد بَخششْ نَظَر شَمسِ تبریز
به بینا چه بَخشید و بینا چه میشُد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
۱۰۰۷
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.