هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از زیبایی و شیرینی معشوق سخن میگوید و او را با عنبر و مشک مقایسه میکند. شاعر از لذت گفتگو با معشوق و تأثیر او بر جان خود میگوید و آرزو میکند که همیشه در کنار او باشد. همچنین، شاعر به بهشت و عشق اشاره میکند و از مخاطب میخواهد که اگر در عشق صادق است، به تبریز برود و بنده شمس ملت و دین شود.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۹۹۲
خُسروانی که فِتْنه چینید
فِتْنه بَرخاست هیچ نَنْشینید
هم شما هم شما که زیبایید
هم شما هم شما که شیرینید
هَمچو عَنْبَر حَمایلیم همه
بر بَرِ سیمِتان که مُشکینید
لَذَّتی هست با شما گفتن
هم شما دادِ جانِ مِسْکینید
نَشَوم شاد اگر گُمان دارم
که گَهی شاد و گاه غَمگینید
بلکه بر اسبِ ذوق و شیرینی
تا اَبَد خوش نِشَسته در زینید
شاهِدانْ فانی و شما جُمله
با لَبِ لَعْل و جانِ سنگینید
در صَفایِ میِ شَهان دیدیم
که شما چون کَدویِ رَنگینید
در بهشتی که هر زمان بِکْریست
مَرد آیید اگر نه عِنّینید
تبریزی شوید اگر در عشق
بَنده شَمسِ مِلَّت و دینید
فِتْنه بَرخاست هیچ نَنْشینید
هم شما هم شما که زیبایید
هم شما هم شما که شیرینید
هَمچو عَنْبَر حَمایلیم همه
بر بَرِ سیمِتان که مُشکینید
لَذَّتی هست با شما گفتن
هم شما دادِ جانِ مِسْکینید
نَشَوم شاد اگر گُمان دارم
که گَهی شاد و گاه غَمگینید
بلکه بر اسبِ ذوق و شیرینی
تا اَبَد خوش نِشَسته در زینید
شاهِدانْ فانی و شما جُمله
با لَبِ لَعْل و جانِ سنگینید
در صَفایِ میِ شَهان دیدیم
که شما چون کَدویِ رَنگینید
در بهشتی که هر زمان بِکْریست
مَرد آیید اگر نه عِنّینید
تبریزی شوید اگر در عشق
بَنده شَمسِ مِلَّت و دینید
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.