هوش مصنوعی: شاعر در این متن از یار خود می‌خواهد که او را تنها نگذارد و در سختی‌ها و بیماری‌ها کنارش بماند. او از یارش می‌خواهد که به او توجه کند و او را در تنهایی و غم رها نکند. شاعر از درد هجران و جدایی می‌نالد و از یارش می‌خواهد که او را در این شرایط سخت تنها نگذارد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، مفاهیم هجران و تنهایی نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر وجود دارد.

غزل شمارهٔ ۱۰۴۱

مرا یارا چُنین بی‌یار مَگْذار
زِ من مَگْذر مرا مَگْذار مَگْذار

به زِنهارَت دَرآمَد جانِ چاکر
مرا در هَجْرِ بی‌زِنهار مَگْذار

طَبیبی بلکه تو عیسیِّ وَقتی
مَرو ما را چُنین بیمار مَگْذار

مرا گفتی که ما را یارِ غاری
چُنین تنها مرا در غار مَگْذار

تو را اندک نِمایَد هَجْرِ یک شب
زِ من پُرس اندک و بسیار مَگْذار

مَیَنداز آتشِ اندک به سینه
که نَبْوَد آتش اندک خوار مَگْذار

دَمَم بُگْسَست لیکِن بارِ دیگر
زِ من بِشْنو مرا این بار مَگْذار
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.