هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از عشق الهی و رحمت بی‌پایان خداوند سخن می‌گوید. او از عشق به عنوان دریایی پر از موج‌های رحمت یاد می‌کند و از خداوند می‌خواهد که بر بندگانش رحمت فرستد. شاعر همچنین از رهایی از غم و محنت و رسیدن به آرامش از طریق عشق الهی صحبت می‌کند و از خداوند می‌خواهد که اندیشه‌های نگران‌کننده را از بین ببرد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات و تشبیهات به کار رفته در متن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی برای درک کامل دارند.

غزل شمارهٔ ۱۰۶۸

نیشِکَر باید که بَندَد پیش آن لب‌ها کَمَر
خُسروی باید که نوشَد زان لب شیرینْ شکَر

بلکه دریایی‌‌ست عشق و موجِ رَحْمَت می‌زَنَد
ابر بِفْرستَد به دوران و به نزدیکانْ گُهَر

صد سَلام و بَندگی ای جان از این مَستان بِخوان
جامِ زَرّین پیش آر و سیم بَر ای سیمْ‌بَر

پُشتِ آنی تو که پُشتش از غَم و مِحْنَت شِکَست
آبِ آنی که ندارد هیچ آبی بر جِگَر

پُخته شُد نانِ دلی کَزْ تَفِّ عشقِ تو بِسوخت
شُد زَبَردستِ اَبَد آن کَزْ تو شُد زیر و زَبَر

زان سَرِ مَستانْش رَسْت از خَنْجَرِ قَصّاب مرگ
که نَبودند اَنْدَر این سودا چو ساطوری دوسَر

میْ بیار ای عشقْ بَهرِ جانِ فرزندانِ خویش
مَحْو کُن اندیشه‌ها را زان شرابِ چون شَرَر

دی بِدادی آنچه دادی جمع را ای میرِ داد
بخش امروزینه کو ای هر دمی بخشنده‌تر

بس کُن و پَرده‌ی دِگَر زَن تا نگردد کَسْ مَلول
می پَر از باغی به باغی این چُنین کُن پرشُکر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.