هوش مصنوعی:
این متن به انتقاد از رفتارهای شهوانی و مادیگرایانه میپردازد و نشان میدهد که چگونه انسان برای لذتهای زودگذر، جان خود را به خطر میاندازد. همچنین، به ناپایداری و پوچی این لذتها اشاره میکند و از خواننده میخواهد تا با نگاهی عمیقتر به زندگی بنگرد و به دنبال حقیقت و نور باشد.
رده سنی:
18+
متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و انتقادی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی مفاهیم مانند شهوت و مرگ ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب یا دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۰۷۹
بَهرِ شَهوتْ جانِ خود را میدَهی همچون سُتور
وَزْ برایِ جانِ خود کَهْ میدَهی وان گَهْ به زور
میسِتانی از خَسان تا وادَهی دَهْ چارده
در هَوایِ شاهِدیّ و لُقمهیی ای بیحُضور
آن سَبَدکَش میکَشَد آن لُقمهها را تون به تون
میدَوانَد مُرده کَش مَر شاهِدَت را گور گور
لُقْمهاَت مُردار آمد شاهِدَت هم مُردهیی
در میانِ این دو مُرده چون نمیباشی نَفور؟
چَشمِ آخُر را بِبَند و چَشمِ آخِر بَرگُشا
آخِرِ هر چیز بِنْگَر تا بگیرد چَشمْ نور
وَزْ برایِ جانِ خود کَهْ میدَهی وان گَهْ به زور
میسِتانی از خَسان تا وادَهی دَهْ چارده
در هَوایِ شاهِدیّ و لُقمهیی ای بیحُضور
آن سَبَدکَش میکَشَد آن لُقمهها را تون به تون
میدَوانَد مُرده کَش مَر شاهِدَت را گور گور
لُقْمهاَت مُردار آمد شاهِدَت هم مُردهیی
در میانِ این دو مُرده چون نمیباشی نَفور؟
چَشمِ آخُر را بِبَند و چَشمِ آخِر بَرگُشا
آخِرِ هر چیز بِنْگَر تا بگیرد چَشمْ نور
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.