هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از مفاهیمی مانند دوری از مادیات، نزدیکی به حقیقت و عشق الهی، و دوری از ظواهر فریبنده سخن میگوید. شاعر از شراب معنوی و جمال معنوی سخن میگوید و تأکید میکند که عقل و جان انسان باید از ظواهر دنیوی دور باشد تا به حقیقت برسد. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند قرب به خدا، نور حق، و عشق به معشوق الهی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۰۸۰
ساقیا هستند خَلْقان از میِ ما دور دور
زانْ جَمال و زان کَمال و فَرّ و سیما دور دور
گر چه پیرِ کُهنهیی در حِکْمَت و ذوق و صَفا
از شَرابِ صافِ ما هستی تو پیرا دور دور
چون که بینایان نمیبینند رنگِ جام را
عقلْ خود دانَد که باشد جانِ اَعْمی دور دور
چون صَریح و رَمْزِ قاضی مینَدانَد جانِ او
دور باشد از دلِ او رَمْز و ایما دور دور
تا نَبُرَّد تیغِ شَمسُ الْحَقّ زُنّار تو را
جانِ تو باشد از آن لُطْف و چَلیپا دور دور
تا زِ خوبیّ بُتان خالی نگردد جانِ تو
باشی از رُخْسارِ آن دِلْدارِ زیبا دور دور
گَر چه اَنْدَر بَزم شاهان تو بُدی سَردِهْ وَلیک
چون دَرین بَزم اَنْدَرآیی باشی این جا دور دور
تو شنیدی قُربِ موسی طورِ سینا نورِ حَق
در حُضورِ خِضْر بود آن طورِ سینا دور دور
سَقْفِ مینا گرچه بس عالیست پیشِ چَشمِ تو
لیکْ پیشِ رَفْعَتَش بُد سَقْفِ مینا دور دور
ای گِرانْ جان یا سَبُک شو یا بُرو از بَزمِ ما
یا مَکُن مانندِ خود از عیشْ ما را دور دور
مُطربِ عُشّاق بَهرِ من زَن این نادِر نَوا
زان که هست از گوشِ کَر این بانگِ سُرنا دور دور
زانْ جَمال و زان کَمال و فَرّ و سیما دور دور
گر چه پیرِ کُهنهیی در حِکْمَت و ذوق و صَفا
از شَرابِ صافِ ما هستی تو پیرا دور دور
چون که بینایان نمیبینند رنگِ جام را
عقلْ خود دانَد که باشد جانِ اَعْمی دور دور
چون صَریح و رَمْزِ قاضی مینَدانَد جانِ او
دور باشد از دلِ او رَمْز و ایما دور دور
تا نَبُرَّد تیغِ شَمسُ الْحَقّ زُنّار تو را
جانِ تو باشد از آن لُطْف و چَلیپا دور دور
تا زِ خوبیّ بُتان خالی نگردد جانِ تو
باشی از رُخْسارِ آن دِلْدارِ زیبا دور دور
گَر چه اَنْدَر بَزم شاهان تو بُدی سَردِهْ وَلیک
چون دَرین بَزم اَنْدَرآیی باشی این جا دور دور
تو شنیدی قُربِ موسی طورِ سینا نورِ حَق
در حُضورِ خِضْر بود آن طورِ سینا دور دور
سَقْفِ مینا گرچه بس عالیست پیشِ چَشمِ تو
لیکْ پیشِ رَفْعَتَش بُد سَقْفِ مینا دور دور
ای گِرانْ جان یا سَبُک شو یا بُرو از بَزمِ ما
یا مَکُن مانندِ خود از عیشْ ما را دور دور
مُطربِ عُشّاق بَهرِ من زَن این نادِر نَوا
زان که هست از گوشِ کَر این بانگِ سُرنا دور دور
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.