هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دلدادگی به معشوق سخن می‌گوید. او از درد و رنج عشق و اسارت در دام عشق معشوق می‌نالد و از او طلب رحمت و توجه می‌کند. شاعر معتقد است که عشق به معشوق او را از هر افسون و حیله‌ای مصون می‌دارد و تنها معشوق می‌تواند بر دل او تأثیر بگذارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی برای درک کامل داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۸۹

هین که آمد به سَرِ کویِ تو مَجنونِ دِگَر
هین که آمد به تماشایِ تو دلْ خونِ دِگَر

عاشقِ رویِ تو را گُنبَدِ گَردون نَکُشد
مَگَرَش جایْ دَهی بر سَرِ گَردونِ دِگَر

عاشقِ تو نَخورَد حیله و اَفْسونِ کسی
تو بِخوان و تو بِدَم بر دِلَش اَفْسونِ دِگَر

عشقِ رویِ تو به شش سویِ جهانْ دامِ دل است
که ندیدند چُنان رُخْ رُخِ گُلْگونِ دِگَر

رَحْمَتی کُن تو بر آن مُرغ که در دام افتاد
که ندارد چو تو شاهَنْشَهِ بی‌چونِ دِگَر

کو در این خانه یکی سوخته‌‌‌یی مَفْتونی؟
که به شب‌ها شِنَوَد ناله مَفْتونِ دِگَر

از پَسِ نیشِکَرت اشکِ چو اَطْلَسْ بارَم
چاره‌اَم نیست جُز این اَطْلَس و اَکْسونِ دِگَر
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.