هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از مفاهیمی مانند عشق، ایمان، کفر، و جستجوی حقیقت سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه، مخاطب را به تفکر و درون‌نگری دعوت می‌کند. او از مفاهیمی مانند آینه، خرابات، و مستی برای بیان تجربیات روحانی و عرفانی خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 18+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. مفاهیمی مانند کفر و ایمان، جستجوی حقیقت، و درون‌نگری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۹۸

آمدم من بی‌دل و جان ای پسر
رَنگ من بین نَقْشْ بَرخوان ای پسر

نی غَلَط من نامَدَم تو آمدی
در وجودِ بَنده پنهان ای پسر

هَمچو زَر یک لحظه در آتش بِخَنْد
تا بِبینی بَختِ خندان ای پسر

در خَراباتِ دِلَم اندیشه‌هاست
دَرهَم افتاده چو مَستان ای پسر

پای دار و شورِ مَستانْ گوش دار
در شِکَست و جَستْ دَربان ای پسر

آمدم و آوَرْدَمَت آیینه‌‌‌یی
روی بین و رو مَگَردان ای پسر

کُفرِ من آیینه ایمان توست
بِنْگَر اَنْدَر کُفرْ ایمان ای پسر

می‌زَنَم من نَعْره‌ها در خامُشی
آمدمْ خاموش گویان ای پسر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.