هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق و جذبه‌های روحانی سخن می‌گوید. او از خطرات عشق و نیاز به احتیاط در برابر جذبه‌های آن هشدار می‌دهد و در نهایت به سوی عشق حقیقی و معنوی دعوت می‌کند. شاعر از مفاهیمی مانند صفای بصر، بحر خون، و خواب و بیداری استفاده می‌کند تا مفاهیم عمیق عرفانی را بیان کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۹۹

ای نَهاده بر سَرِ زانو تو سَر
وَزْ درونِ جانِ جُمله باخَبَر

پیشِ چَشمَت سِرِّکَس روپوش نیست
آفرین‌ها بر صَفایِ آن بَصَر

بَحْرِ خون است ای صَنَم آن چَشم نیست
اَلْحَذَر ای دل زِ زَخمِ آن نَظَر

در مُژه‌ی او گر چه دل را مُژده‌هاست
اَلْحَذَر ای عاشقان از وِیْ حَذَر

او به زیرِ کاهْ آبِ خُفته است
پا مَنِه گُستاخ وَرْ نی رَفت سَر

خُفته شکلی اصلِ هر بیداری‌‌‌یی
تا زِ خوابَش تو نَخُسپی ای پسر

پاره خواهم کرد من جامه زِ تو
ای بَرادر پاره‌‌‌یی زین گرم تَر

سِرکه آشامیّ و گویی شَهْد کو؟
دست تو در زَهر و گویی کو شِکَر؟

روحْ را عُمری‌‌ست صابون می‌زَنی
یا تو را خود جان نَبوده‌‌ست ای مَگَر

تا به کِی صَیقل زنی آیینه را؟
شَرمْ بادَت آخِر از آیینه گَر

سویِ بَحرِ شَمسِ تبریزی گُریز
تا بَرآرَد زایِنِه‌ی جانَت گُهَر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.