هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها و ناکامی‌های زندگی خود می‌گوید، از آلودگی‌های روحی و افسردگی‌هایی که تجربه کرده است. او از سادگی‌های بی‌ثمر، بیگانگی از دوستان و آشنایان، و احساس بیچارگی و آوارگی سخن می‌گوید. همچنین، به عشق و شوریدگی اشاره می‌کند و از دست دادن دوران جوانی و شادی‌های گذشته افسوس می‌خورد. در نهایت، او به دنبال آرامش و رهایی از این رنج‌هاست.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عمیق عرفانی، احساسی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند افسردگی، بیگانگی و مرگ ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۵۰

پژمرده شد دل زآلودگیها
کاری نکردم ز افسردگیها

دل برد از من گه این و گه آن
عمرم هبا شد از سادگیها

هر چند شستم دامان تقوی
زایل نگردید آلودگیها

از پا فتادم و از غم نرستم
نگرفت دستم افتادگیها

زین آشنایان خیری ندیدم
خوش باد وقت بیگانگیها

سامان نخواهم ایوان نخواهم
بیچارگی ها آوارگیها

ای فیض بگسل از عقل و تدبیر
بر عشق تن جان آشفتگیها

ای جمله تقصیر در بندگیها
رو آّب شو از شرمندگیها

شد حق منادی قل یا عبادی
تو جان ندادی کوبندگیها

در راه یوسف کفها بریدند
ای در رهش گم زان پردگیها

آمدقیامت کو استقامت
زین بندگی ها شرمندگیها

صوری دمیدند موتی شنیدند
مرگست خوشتر زین زندگیها

کو عشق و زورش کوشر و شورش
طرفی نبستم ز آسودگیها

از خود بدر شو شوریده سر شو
صحرای پهنیست شوریدگیها

ای آنکه داری در سر غم عشق
ارزانیت باد آشفتگیها

یا رب کجا شد عیش جوانی
خوش عالمی بود آن کودگیها

ای فیض برخیز خاکی بسرریز
در ماتم آن آسودگیها
وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.