هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ناامیدی و نارضایتی از زندگی و بندگی‌های بی‌ثمر می‌گوید و به دنبال رهایی از قیدوبندهای عقل و رسیدن به آزادی از طریق عشق و دیوانگی است. او آشفتگی و شوریدگی را بر آرامش و آسودگی ترجیح می‌دهد و معتقد است که گاهی بی‌خردی و سادگی می‌تواند راهگشا باشد. در نهایت، شاعر از گذشت زمان و عمری که با شرمندگی سپری شده ابراز تأسف می‌کند و خواستار بیداری و تغییر است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، مانند ناامیدی از زندگی، ستایش دیوانگی و عشق، و درخواست برای بیداری، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند شرمندگی از عمر سپری شده و تمایل به تغییر، نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۵۱

نکردیم کاری درین بندگیها
ندیدیم خیری از این زندگیها

از این زندگیها نشد کام حاصل
درین بندگیهاست شرمندگیها

بیا عشق ویران کن صبر و طاقت
که آسوده گردیم ز آسودگیها

اگر هست خیری در آشفتگیهاست
که آشفته تر باد آشفتگیها

ززنگار عقل آئینه دل سیه شد
خوشا سادگیها و دیوانگیها

رهی گر بحق هست شوریدگیهاست
خوشا عیش سودای شوریدگیها

پریشان شو از زلفهای پریشان
مجو خاطر جمع ز آسودگیها

بیا تا تلافی کنیم آنچه بگذشت
که داریم از عمر شرمندگیها

بیا بعد از این فیض بیدار باشیم
که مرگست بهتر ازین خفتگیها
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.