هوش مصنوعی:
این متن بیانگر این است که هیچکس در جهان تنها نمیماند و همیشه جایگزینی برای هر چیز و هر کس وجود دارد. جهان از گذشته تاکنون میراثی از نسلهای پیشین است و این چرخه ادامه دارد. حتی اگر چیزی یا کسی از بین برود، جایگزینی برای آن پیدا میشود. این مفهوم در مورد انسانها، حیوانات و حتی پدیدههای طبیعی مانند خورشید و ستارگان نیز صدق میکند. متن همچنین اشاره میکند که اگر فردی از یک هنر دست بکشد، به هنر دیگری روی میآورد، زیرا جهان پر از امکانات و جایگزینها است.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم فلسفی و عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۱۱۹
کَس بیکسی نَمانَد میدان تو این قَدَر
گَر با یکی نسازی آید یکی دِگَر
زین خانه گَر رَوَم من و خانه تَهی کُنم
آید یکی دِگَر چو مَنی یا زِ من بَتَر
میراث مانده است جهان از هزار قرن
چون شُد به زیرِ خاکْ پدر شُد پسر پدر
تنها نه آدمی حَیَوان نیز همچُنین
وَرْ نی ندیدی تو در آفاقْ جانِوَر
شبْ آفتاب اگر بِرَوَد هم زِ بامِ چَرخ
بر جایِ آفتابْ سِتارهست یا قَمَر
گر تَرکِ یک هُنر بِکُند مَرد طَبْعِ او
مشغولِ کارِ دیگر گشت و دِگَر هُنر
زیرا که بر دلِ همه خَلْقان مُوکِّلیست
بیکارشان ندارد و بییار و بیسَفَر
گَر با یکی نسازی آید یکی دِگَر
زین خانه گَر رَوَم من و خانه تَهی کُنم
آید یکی دِگَر چو مَنی یا زِ من بَتَر
میراث مانده است جهان از هزار قرن
چون شُد به زیرِ خاکْ پدر شُد پسر پدر
تنها نه آدمی حَیَوان نیز همچُنین
وَرْ نی ندیدی تو در آفاقْ جانِوَر
شبْ آفتاب اگر بِرَوَد هم زِ بامِ چَرخ
بر جایِ آفتابْ سِتارهست یا قَمَر
گر تَرکِ یک هُنر بِکُند مَرد طَبْعِ او
مشغولِ کارِ دیگر گشت و دِگَر هُنر
زیرا که بر دلِ همه خَلْقان مُوکِّلیست
بیکارشان ندارد و بییار و بیسَفَر
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.