هوش مصنوعی: این متن به عشق و جنون ناشی از آن می‌پردازد و بیان می‌کند که عشق واقعی هوشمندی و فداکاری می‌طلبد. شاعر از عشق به عنوان یک نیروی قدرتمند و گاهی دردناک یاد می‌کند که ارزش رنج کشیدن را دارد. او از وابستگی به معشوق و پذیرش رنج‌های عشق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که عشق جاودانه است و دنیای مادی در مقابل آن ارزشی ندارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند جنون عشق و فداکاری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۸۸

زمستان خراباتیم پند است
که هر کو عشق بازد هوشمند است

خوشا آندل که در زلفی اسیر است
بزنجیر جنون عشق بندست

فرو ناریم سر جز بر در دوست
فقیران را سرهمت بلند است

همه عالم طلبکارند او را
اگر مومن و گر زنار بندست

مرا زاسباب عیش اینجهانی
دل پردرد عشق او پسند است

نخواهم از کمند او رهائی
که جانرا رشته عمر این کمند است

مدامم چشم بر لطف نهانی است
زعیش جاودان اینهم پسند است

همین دانم که تاریکست روزم
نمیدانم شمار عمر چند است

مزن از عشق دم بی عشق ای فیض
چو معنی نیست دعوی ناپسندست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.