هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از مولانا بیانگر مفاهیم عمیقی مانند عشق الهی، تقدیر، و سفر روحانی است. شاعر با اشاره به 'الست' و 'بلی' به پیوند ازلی انسان با خدا اشاره میکند و تأکید میکند که جهان همواره در حال آفرینش است. همچنین، تفاوت بین افرادی که حقیقت را میبینند و آنهایی که نابالغ هستند، مورد بحث قرار میگیرد. شعر به مفاهیمی مانند آزمایشهای الهی، تقدیر، و پختگی روح از طریق رنج میپردازد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر برای درک و تجزیهوتحلیل، به بلوغ فکری و شناختی نیاز دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر میتوانند با مضامین پیچیدهای مانند عشق الهی، تقدیر، و سفر روحانی ارتباط برقرار کنند.
غزل شمارهٔ ۱۰۱
دمبدم دل ما را از الست پیغام است
از بلی بلی جانرا تازه تازه اسلامست
خاص می نه پندارد کاین بروز اول بود
بعد از آن سخن بگسست این عقیده عامست
گوش هر خدا بینی مستمع بود از حق
وانکه او نمی بیند بی گمان که او خامست
هر دو کون را ایزد دم بدم در ایجاد است
خلق راست راز کن مستی که بی جام است
بهر صید جان پاک دامها کنند از خاک
تا شود به از املاک یا رب این چه انعامست
مرغهای جان آید در شباک تن افتد
در بلا شود پخته زانکه بی بلا خام است
فوج فوج از آن عالم آورند جانها را
تا کدام ناکام و تا کدام را کامست
زمرهٔ سعید آیند زمرهٔ شقی گردند
تا چه در قضا رفته تا چه هر کرا نامست
زآتش غم عشقی جان و دل نشد پخته
ساز ره نکردی فیض کار بارو تو خامست
از بلی بلی جانرا تازه تازه اسلامست
خاص می نه پندارد کاین بروز اول بود
بعد از آن سخن بگسست این عقیده عامست
گوش هر خدا بینی مستمع بود از حق
وانکه او نمی بیند بی گمان که او خامست
هر دو کون را ایزد دم بدم در ایجاد است
خلق راست راز کن مستی که بی جام است
بهر صید جان پاک دامها کنند از خاک
تا شود به از املاک یا رب این چه انعامست
مرغهای جان آید در شباک تن افتد
در بلا شود پخته زانکه بی بلا خام است
فوج فوج از آن عالم آورند جانها را
تا کدام ناکام و تا کدام را کامست
زمرهٔ سعید آیند زمرهٔ شقی گردند
تا چه در قضا رفته تا چه هر کرا نامست
زآتش غم عشقی جان و دل نشد پخته
ساز ره نکردی فیض کار بارو تو خامست
وزن: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن (مقتضب مثمن مطوی مقطوع)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.