۳۵۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۶

خمار گشت مرا ساقیا شراب کجاست
نکرد چارهٔ این درد دُرد ناب کجاست

شکیب و صبر مفرما نماند صبر و شکیب
مزن زتاب و توان دم توان و تاب کجاست

چو نام او شنوم دل در اضطراب آید
دلست مضطرب آن جان اضطراب کجاست

شباب عمر بود وصل یار و هجران شیب
زشیب هجر بجان آمدم شباب کجاست

دلم گرفت درین خاکدان تیره و تنک
کجاست روزنه این باب حجره را و کجاست

گرفت لشکر غم ملک دل بیا مطرب
نی و کمانچه چه شد عود کور باب کجاست

بیار فیض بخوان از کتاب خود غزلی
مگر دلم بگشاید بیا کتاب کجاست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.