هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به مفاهیمی مانند عشق، فقر، قناعت، و ارزش‌های معنوی می‌پردازد. شاعر از زبان عاشقی سخن می‌گوید که با وجود نداری، به عشق و معنویت پایبند است و از مادیات دوری می‌کند. همچنین، به موضوعاتی مانند قمار، فقر، و ارزش‌های اخلاقی اشاره می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند قمار و فقر نیاز به درک و تجربه بیشتری دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۱۳۱

گفت لَبَم چون شِکَر اَرْزَد گَنجِ گُهَر
آه ندارم گُهَر گفت نداری بِخَر

از گُهَرَم دام کُن وَرْ نَبُوَد وامْ کُن
خانه غَلَط کرده‌‌یی عاشق‌ بی‌سیم و زَر

آمده‌‌یی در قِمار کیسه پُرزَر بیار
وَرْ نه بُرو از کِنار غُصّه و زَحْمَت بِبَر

راه زَنانیم ما جامه کَنانیم ما
گَر تو زِ مایی دَرآ کاسه بِزَن کوزه خَور

دامِ همه ما دَریم مالِ همه ما خوریم
از همه ما خوش تَریم کوریِ هر کور و کَر

جامه خَران دیگرند جامه دَرانْ دیگرند
جامه دَرانْ بَرکنند سَبْلَتِ هر جامه خَر

سَبْلَتِ فرعونِ تَن موسیِ جان بَرکُند
تا همه تَنْ جان شود هر سَرِ مو جانِوَر

در رَهِ عشّاق او رویِ مُعَصْفَر شِناس
گوهرِ عشقْ اشکْ دان اَطْلَسْ خونِ جِگَر

قیمت رویِ چو زَرْ چیست؟ بگو لَعْلِ یار
قیمتِ اشکِ چو دُرْ چیست؟ بگو آن نَظَر

بَنده آن ساقی ییَم تا به اَبَد باقی ییَم
عالَمِ ما بَرقَرار عالَمیانْ بَرگُذَر

هر کِه بِزاد او بِمُرد جانْ به مُوَکِّل سِپُرد
عاشق از کَس نَزاد عشقْ ندارد پدر

گَر تو از این رو نه‌‌یی هَمچو قَفا پَسْ نِشین
وَرْ تو قَفا نیستی پیش دَرآ چون سِپَر

چون سِپَر‌ بی‌خَبَر پیش دَرآ و بِبین
از نَظَر زَخم دوست باخَبَرانْ‌ بی‌خَبَر
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.