هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان بی‌ثمر بودن تمام تلاش‌ها و اعمال انسان جز عشق و دل‌بستگی به معشوق می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که هرچه جز عشق و یاد یار انجام داده‌ام، بیهوده و عبث بوده است. او از جنگ با نفس و دیگران و همچنین از حسرت‌های خود سخن می‌گوید و در نهایت تنها عشق را ارزشمند می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'وادی خونخوار' و 'اشک خونین' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۸

جز تنعم بغم یار عبث بود عبث
هر چه کردیم جز این کار عبث بود عبث

هر چه جز مصحف آن روی غلط بود غلط
جز حدیث لب دلدار عبث بود عبث

پی به منزلگه مقصود نبردیم آخر
قطع این وادی خونخوار عبث بود عبث

اشگ خونین بنگاهی بخریدند از ما
کوشش چشم گهر بار عبث بود عبث

هر چه بردیم زکردار هبا بود هبا
هر چه بستیم زگفتار عبث بود عبث

جنگ با نفس خطا پیشهٔ خود می بایست
با کسان اینهمه پیکار عبث بود عبث

خویش را کاش در اول بخدا می بستم
از خودی این همه آزار عبث بود عبث

هر چه گفتیم و شنیدیم خطا بود خطا
غیر حرف دل و دلدار عبث بود عبث

جز دل سوخته و جان برافروخته فیض
هر چه بردیم بدان یار عبث بود عبث
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.