هوش مصنوعی: این متن به بیان درد و رنج عاشقان و بی‌کسان می‌پردازد و تأکید می‌کند که این دردها با درمان‌های معمولی التیام نمی‌یابند. عشق و اخلاص خطراتی دارد که مخلصان به جان می‌خرند، و تنها وصل به معشوق می‌تواند تسکین‌بخش باشد. همچنین، اشاره‌ای به ناپختگی زاهدان و بدخویی مردمان شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و بی‌کسی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۲

داغ دل عاشقان می نپذیرد علاج
درد و غم جاودان می نپذیرد علاج

آتش دل را کجا بحر کفایت کند
سوز دل عاشقان می نپذیرد علاج

هر که به اخلاص تر او خطرش بیشتر
این خطر مخلصان می نپذیرد علاج

تشنهٔ وصل تو ام گرسنهٔ لطف تو
درد من از آب و نان می نپذیرد علاج

مونس بیکس توئی بی کسم و جز بتو
بی کسی بی کسان می نپذیرد علاج

کردن درمان چه سود اشگ چه باران چه سود
درد دل و سوز جان می نپذیرد علاج

پخته نخواهند شد گر همه آتش شود
خامی این زاهدان می نپذیرد علاج

فیض تو خود را بسوز چشم زمردم بدوز
خوی بد مردمان می نپذیرد علاج
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.