هوش مصنوعی: این شعر بیانگر تسلیم و رضا در برابر تقدیر و عشق الهی است. شاعر از پذیرش هر آنچه پیش می‌آید سخن می‌گوید، حتی اگر با درد و رنج همراه باشد. او از عشق و فداکاری در راه معشوق، گذر از دنیای مادی و رسیدن به حقیقت، و پذیرش خطرات راه عرفان می‌گوید. همچنین، به گریه و زاری بی‌پاسخ و فروتنی در برابر خداوند اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رنج و فداکاری نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.

غزل شمارهٔ ۲۲۲

ز خویش دست نداریم هرچه بادا باد
سری ز پوست بر آریم هرچه بادا باد

اگر چه تخم محبت بلا ببار آرد
ببوم سینه بکاریم هرچه بادا باد

گذر کنیم ز جان و جهان بدوست رسیم
ز پوست مغز بر آریم هرچه بادا باد

رهی که دیده‌وران پر خطر نشان دادند
بدیده ما بسپاریم هرچه بادا باد

اگر چه گریهٔ ما را نمیخرند بهیچ
ز دیده اشک بباریم هرچه بادا باد

اگر چه قابل عزت نه‌ایم از ره عجز
بر آستانش بزاریم هرچه بادا باد

بقصد دشمن پنهان خویشتن دستی
ز آستین بدر آریم هرچه بادا باد

کنیم محو ز خود نقش خود نگار نگار
بلوح سینه نگاریم هرچه بادا باد

چو فیض بر سر خاک اوفتیم پیش از مرگ
عزای خویش بداریم هرچه بادا باد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.