هوش مصنوعی: این متن بیانگر رنج‌های عشق و عاشقی است که شاعر از یار خود کشیده است. او از دردها و بلاهایی که در راه عشق متحمل شده سخن می‌گوید و عشق را آتش و دود و غم توصیف می‌کند. شاعر به عشق و یار خود وفادار است و از مرگ در راه او نمی‌هراسد. او عشق را همچون آب نیل می‌داند که برای اهل خود آب است و برای دیگران خون‌خوار. شاعر همچنین به ارزش سوختن در راه عشق اشاره می‌کند و می‌گوید که بدون سوختن، ارزشی ندارد. او از شکار شدن در راه عشق و لذت‌های آن سخن می‌گوید و در نهایت به اشارات پنهان عشق اشاره می‌کند که با گفتن زیاد، معانی پنهان می‌شوند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و مرگ در راه عشق نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۱۳۸

چه مایه رنج کَشیدم زِ یار تا این کار
بَر آبِ دیده و خونِ جِگَر گرفت قَرار

هزار آتش و دود و غَم است و نامَشْ عشق
هزار دَرد و دَریغ و بَلا و نامَشْ یار

هر آن کِه دشمنِ جانِ خوداست بِسْمِ اللّه
صَلایِ دادنِ جان و صَلایِ کُشتنِ زار

به من نِگَر که مرا او به صد چُنین اَرْزَد
نَتَرسَم و نَگُریزم زِ کُشتن دِلْدار

چو آبِ نیلْ دو رو دارد این شِکَنجه عشق
به اَهْلِ خویشْ چو آب و به غیرِ او خونْ خوار

چو عود و شمع نَسوزد چه قیمَتَش باشد؟
که هیچ فَرق نَمانَد زِ عود و کُنده خار

چو زَخْمِ تیغ نباشد به جنگ و نیزه و تیر
چه فَرقِ حیز و مُخَنَّث زِ رُستَم و جانْدار

به پیشِ رُستَم آن تیغْ خوش‌تَر از شِکَراست
نِثارِ تیرْ بَرِ او لَذیذتَر زِ نِثار

شکار را به دو صد ناز می‌بَرَد این شیر
شکارْ در هَوَسِ او دَوانْ قِطارْ قِطار

شکارِ کُشته به خون اَنْدَرون‌ همی‌زارَد
که از برایِ خدایَم بِکُش تو دیگربار

دو چَشمِ کُشته به زنده بِدان‌ همی‌نِگَرد
که ای فِسُرده غافِل بیا و گوشْ مَخار

خَمُش خَمُش که اشاراتِ عشقْ مَعْکوس است
نَهان شوند مَعانی زِ گفتنِ بسیار
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.