هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق و دردهای ناشی از آن می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که تنها یار و معشوق می‌تواند دردهای عاشق را درک کند و درمان درد عاشق، خودِ درد است. همچنین، او اشاره می‌کند که عشق را هر کسی درک نمی‌کند و تنها کسانی که از خود گذشته‌اند، می‌توانند این راه را بپیمایند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۲۵

دوای درد ما را یار داند
بلی احوال دل دلدار داند

ز چشمش پرس احوال دل آری
غم بیمار را بیمار داند

و گر از چشم او خواهی ز دل پرس
که حال مست را هشیار داند

دوای درد عاشق درد باشد
که مرد عشق درمان عار داند

طبیب عاشقان هم عشق باشد
که رنج خستگان غمخوار داند

نوای راز ما بلبل شناسد
که حال زار را هم زار داند

نه هر دل عشق را در خورد باشد
نه هر کس شیوهٔ این کار داند

ز خود بگذشتهٔ چون فیض باید
که جز جانبازی اینجا عار داند
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.