هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از جور و وفا، مهر و جفا، و رابطه‌ی عمیق خود با معشوق سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که هرچه از معشوق می‌بیند، حتی جفا، برایش زیبا و قابل‌تحمل است و حضور معشوق باعث شادی و گشایش دل او می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۹۷

جور ز حد ببر مگو جور زیاد میشود
از نظری بروی تو جور تو داد میشود

جور و جفا ز تو رواست هرچه تو میکنی بجاست
گر تو همه وفا شوی حسن کساد میشود

جور و وفا بهم خوش و مهر و جفا بهم نکوست
هست جفا صلاح حسن گرنه فساد میشود

لطف نهان بجلوه آر تا برود دلم ز کار
حسن چو جلوه میکند عشق زیاد میشود

نیست مرا به جز تو کس مونس من توئی و بس
غم بدلم چو میرسد دل بتو شاد میشود

برک و نوای من توئی باد صبای من توئی
عقده غنچه دلم از تو گشاد میشود

چون تو بیاد آئیم خود بروم زیاد خود
فیض در آن زمان همه معنی یاد میشود
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.